به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محمدجواد حقشناس دوشنبه دوم اردیبهشت در مراسم نکوداشت زندهیاد احمد اقتداری، پدر مطالعات خلیج فارس گفت: سخن گزافه نیست اگر بگوییم سرزمین ایران یکی از عاشقان راستین خود را از دست داد، عاشقی که در مطالعاتش تلاش کرد فرهنگ و آداب صفحات جنوبی کشور به ویژه خلیجفارس را ثبت و ضبط کند.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر افزود: اقتداری که بیش و پیش از هر کسی دل در گرو مام وطن و به ویژه خلیج فارس داشت، با رنج و زحمتی که در راه تحقیقات و تالیفات خود کشید، باعث شد که به حق پدر مطالعات خلیجفارس نام بگیرد.
وی به سایر جنبههای ناشناخته شخصیت اقتداری اشاره کرد و افزود: وقتی زندگی این محقق عاشق و شیفته ایران را مرور میکنید، جز چکاندن قلم درباره جزایر و کرانههای ایران و خلیج فارس چیز دیگری نمیبنیم. از سویی خارج از جنبه محققانهاش باید در نظر داشت که وی بنای بیش از ۲۰۰ مکان آموزشی در جنوب ایران را پایهگذاری کرد، لذا این اتفاق نادری است که فردی هم محقق باشد و هم دستی در بنا نهادن مکانهای آموزشی داشته باشد.
حقشناس ادامه داد: این وجه از شخصیت اقتداری، ما را به یاد استاد بهمن بیگی بزرگ میاندازد. اما درباره اقتداری همین بس که مطالعات خلیج فارس چراغ راه هر پژوهشگری است به طوری که پژوهش درباره خلیج فارس بدون رجوع آثار اقتداری ممکن نیست. فقدان اقتداری، آموزگار، وکیل، نویسنده، پژوهشگر و جغرافیدان برای ایران به ویژه جنوب و گراش ضایعهای بس تاسفبار است.
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر ادامه داد: امیدوارم هر آنچه که اقتداری برای فرهنگ گراش، لار و خلیج فارس انجام داد، مردم آن نواحی در زنده نگهداشتن نام و یاد این محقق بزرگ انجام دهند.بجنوردی، رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی پیشنهاد داده است که شورای شهر نام اقتداری را بر یکی از گذرهای تهران قرار دهد. ما از این پیشنهاد استقبال میکنیم هیمنطور که میدانید چند وقت پیش برخی از خیابانهای تهران را به نام شعرا، هنرمندان، فرهیختگان، محققان اختصاص دادیم و در صدد ادامه این رویکرد هستیم.
عشق جنونآمیز اقتداری به وطن
هوشنگ دولتآبادی، یار دیرین سه قلمدار(ایرج افشار، منوچهر ستوده و احمد اقتداری) گفت: دوستی با احمد اقتداری را مدیون ایرج افشار هستم، در یکی از سفرهای کویرگردی این سه تن پیشنهاد کردم که در سفر همراه این سه تفنگدار که به ظن من سه قلمدار همراه شوم و در کنار آنها شاگردی کنم و به اطلاعات خود بیفزایم.
وی ادامه داد: البته این سفر و سفرهای دیگر باعث شد من در احوالات این سه نفر تحقیق کنم، اقتداری که من شناختم فردی به معنای کلمه منظم و منزه بود. از سویی چون تحصیلاتش حقوق بود به تحقیقات درباره ایران چون یک پرونده حقوقی مینگریست و در نتیجه تالیفاتش همه جزئیات به طور منظم ثبت شده است.
دولتآبادی افزود: دوست ایرانشناسم، عشقی در مرز جنون به ایران داشت، به طوری که کسی نمیتوانست در حضورش عیبی درباره ایران به زبان بیاورد، اگر چنین اتفاقی رخ میداد، اقتداری به شدت رنجیده میشد.
وی ادامه داد: احمد اقتداری شخصیتی ویژه داشت که با اندیشه دفاع از ایران و تحقیق درباره جنوب به تهران آمد تا در انتخابات دوره هیجدهم مجلس شورای ملی شرکت کند، اما اقتداری در انتخابات مجلس رد شد، زیرا در خیابانهای تهران سخنانی تندی درباره مشکلات کشور به ویژه جنوب به زبان آورد و همین باعث شد که با هواپیمایی نظامی دوباره به جنوب بازگردانده شود و در مقابلش دو راه گذاشتند که در لار بماند و خموشی گزیند یا به تهران برود اما بدون بیان سخنرانیهای تند و ایراد گرفتن به دولت و مسائل فرهنگی.
لارستان کهن مورد اعتنا ایرانشناسان خارجی
علی دهباشی که اجرای برنامه بزرگداشت و تشیع زندهیاد اقتداری را به عهده داشت، با قرائت متنی از زندهیاد ایرج افشار که درباره پدر مطالعات خلیجفارس نوشته شده بود، گفت: پس از آنکه منوچهر ستوده تصمیم به تالیف «فرهنگ گیلکی» گرفت، زمانی که با اقتداری به کوه و دشت میرفتیم درباره چند و چون تالیفش سوال میکردیم، وی هم پاسخهای مفصلی ارائه میکرد. پرسش و پاسخی که درباره تالیف ستوده صورت گرفت، باعث شد که اقتداری به نوشتن تالیف «لارستان کهن و فرهنگ لارستانی» تشویق شد، کتابی که با مقدمه استاد ابراهیم پورداوود به چاپ رسید.
کتابی که پس از تالیف مورد توجه محققان و به ویژه ایرانشناسان خارجی قرار گرفت و بعدها وقتی مینورسکی در یکی از تحقیقاتش خواست درباره فارس تحقیق کند، به من نامه نوشت و خواهان کتاب «لارستان کهن» شد. به غیر از مینورسکی، ایرانشناسان دیگری نیز به آثار اقتداری استناد کردند و از آنها بهره گرفتند.
جسارت اقتداری در تشییع پیکر یغمایی
سیدعلی آلداوود نیز در بخشی از این مراسم به ذکر خاطراتی درباره اقتداری پرداخت و با اشاره به جسارت خاصش اظهار کرد: وقتی حبیب یغمایی، مدیر مجله یغما در اوایل انقلاب درگذشت، وصیت کرده بود که پیکرش به زادگاهش، خور و بیابانک منتقل شود، زندهیاد ایرج افشار که در این وصیت وصی یغما بود، نیز برای اینکه یغمایی در سکون و سکوت تشییع نشود، برخی از بزرگان فرهنگ از جمله محمد دبیرسیاقی، احمد تفضلی، محمدابراهیم باستانیپاریزی، محمدجواد شیخالاسلامی سعیدی سیرجانی، عباس زریابخویی و برخی دیگر را دعوت کرد تا پیکر متوفی را با تشریفات زیاد تا زادگاهش بدرقه کنند.
وی افزود: اگرچه زندهیاد افشار تمام جوانب را سنجیده بود، اما باز هم به نظر قدری مضطرب بود که مبادا به دلیل شرایط خاص آن سالها اتفاقی رخ دهد، از من چند سوال کرد و من هم با اینکه مطمئن نبودم درباره شرایط قدری توضیح دادم. اما با این حال زندهیاد افشار همچنان مضطرب بود. وقتی پیکر یغمایی به خور و بیابانک رسید، گروه زیادی از جوانهای سیاسی جمعیت استادان همراه پیکر را احاطه کرده و گمان میرفت که برخوردی اتفاق بیفتد. زندهیاد افشار نگران بود، این هراس و نگرانی افشار را اقتداری حس کرده بود، وقتی جمعیت زیادی در فلکه شهر جمع شده و قرار بود که نماز میت به امامت استاد نورانی، استاد الهیات دانشگاه تهران خوانده شود، زندهیاد اقتداری چهارپایهای پیدا کرد و بر آن رفت و شروع به سخنرانی درباره جوانها، مسائل سیاسی و فرهنگی کرد، به طوری که بعد از آن جوانان مذکور آرام شدند و در تشییع پیکر یغمایی شرکت کردند.
این پژوهشگر و حقوقدان ادامه داد: رشادتی که اقتداری در آن زمان از خود نشان داد، قابل ستایش بود، حرکتی که در آن زمان تنها از شخصی جسور برمیآمد و باعث شد یک جمع مخالف با چند جمله پرمغز از گارد خود بیرون بیایند و پیکر یک اهل فرهنگ را تشییع کنند.
وصیان اقتداری، رها کردن اختلافات گذشته
در این بزرگداشت افشین اقتداری، فرزند پدر مطالعات خلیج فارس با بغض جملاتی کوتاه درباره پدرش بیان کرد.
همچنین صادق رحمانی، مدیر رادیو فرهنگ و یکی از وصیان زندهیاد اقتداری نیز با جملاتی از متوفی سخن گفت که چگونه سالها پیش در گراش چند خانواده با هم اختلاف دیرین داشتند و امروز اقتداری فرزند یکی از آن خانوادهها را به همراه دخترش امید وصی خود قرار داده تا بر چاپ و انتشار آثارش نظارت کنند.
در این بزرگداشت تاج گلی از سوی محمدباقر نوبخت و شهرداری منطقه یک تهران فرستاده شد و همچنین بسیاری از بزرگان پیامهای تسلیتی منتشر کردند که در این مراسم فرصتی برای قرائت آنها نبود. |