تکنیکهای مدیریت
Management techniques
بخشهایی از کتاب…
تلفیق مدیریت بحران در راهبردهای سازمان
مدیریت بحران و مدیریت استراتژیک در دهههای گذشته به صورت موازی و جدا از هم گسترش یافتند. اخیراً چندین محقق تلاش کردند تا جنبههای مشترک این دو رشته را بررسی و بین آنها یک ارتباط قطعی شناسایی کنند. به هر جهت، شناسایی ماهیت دقیق این ارتباط در ابتدای راه خود قرار دارد و با عمومیتی که الگوی فرایند مدیریت استراتژیک یافت بسیاری از محققان و طرفداران مدیریت استراتژیک به این ارتباط اعتقاد پیدا نکردهاند.
هدف مقاله این است که نشان دهد چگونه تلفیق دیدگاه مدیریت بحران در فرایند مدیریت استراتژیک میتواند به سازمان یک قابلیت تدافعی برای پیشگیری و مقابله با بحران و نیز یادگیری از اثرات بحران بعد از وقوع آن، ببخشد. این قابلیت در فرایند مدیریت استراتژیک، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است بلکه این فرایند بر استراتژیهایی که سازمان برای مواجه با محیط رقابتی امروزی نیاز دارد، تأکید میکند.
این مقاله با بحثی در مورد اهمیت و ضرورت تلفیق دیدگاه مدیریت بحران و فرایند مدیریت استراتژیک شروع میشود. مروری دارد بر دیدگاههای سنتی به فرایند مدیریت استراتژیک، سپس تفاوتها و شباهتهای مدیریت بحران و مدیریت استراتژیک را مطرح میکند. در ادامه، الگویی عمومی از فرایند مدیریت بحران نشان داده میشود و بعد از آن نحوه ترکیب شدن این دو دیدگاه را تشریح ودر خاتمه و در قسمت نتیجه گیری، الگویی از فرایند مدیریت استراتژیک یکپارچه ارائه میکند.
موضوع اصلی فرایند برنامهریزی استراتژیک در خصوص طراحی استراتژیهای رقابتی است که شرکت را قادر میسازد تا یک موقعیت مناسب در محیط صنعت و برای مواجهه با سایر سازمانها، پیدا کند. و نیز در جهت شناسایی موقعیتی است که شرکت میخواهد در آینده به طرف آن حرکت کند.
این دیدگاه تهاجمی و پیش نگر، مسائل بالقوهای را که میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در سازمان شود نادیده میگیرد. با وجود موفقیتهایی که استراتژیهای برنامهریزی شده برای سازمان به ارمغان میآورند بسیاری از شرکتها توجه کافی به موضوعات زیر ندارند:
کپی برداری سریع محصولات توسط رقبا، فرایندهای تکنولوژیک که برای بدترین اوضاع، سناریوسازی نشده باشند و قرار گرفتن شرکت در موقعیتی که وجهه عمومی خود را از دست بدهد. فرایند مدیریت استراتژیک، استراتژیهایی را حاصل میکند که از طریق آن سازمان بتواند در بازار رقابتی به فعالیت پردازد ولی توجه کافی به اقدامات مناسب در مقابل بحرانهای غیرقابل انتظار و نامطلوب ندارد.
وقوع این بحرانها میتواند موفقیت سازمان در بازار را به خطر بیاندازد طوری که سازمان با هزینههای بسیار زیاد مواجه شود، شهرت و معروفیت خود را از دست بدهد و نهایتاً حیات آن مورد تهدید قرار گیرد. پتانسیل وقوع چنین پیامدهایی میتواند مشوق اصلی برای مدیران باشد تا اعتقاد پیدا کنند که بین مدیریت استراتژیک و مدیریت بحران ارتباط نزدیک وجود دارد. تلفیق فرایند مدیریت استراتژیک و دیدگاه مدیریت بحران میتواند آسیب پذیری فرایند مدیریت استراتژیک را به طرز چشمگیری کاهش دهد.