خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_ملیسا معمار: سالهاست نمایندگانی از ایران در نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک بولونیا شرکت میکنند، اما امسال به دلیل مشکلات اقتصادی، این حضور متفاوتتر بود و بسیاری از ناشران از جمله کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انتشارات علمی و فرهنگی نتوانستند شرکت کنند، از طرفی چهار ناشر سوره مهر، فاطمی، مدرسه و شباویز و آژانس ادبی کیا هم که شرکت کردند، با هماهنگی موسسه نمایشگاههای فرهنگی در غرفه جمعی ایران در نمایشگاه حاضر شدند و نتوانستند غرفههای مستقلی داشته باشند. اما با توجه به اینکه حضور هدفمند و با برنامه دستاندرکاران کتاب کودک و نوجوان در نمایشگاههای بینالمللی به خصوص نمایشگاه تخصصی کتاب کودک بولونیا بیشک سبب تغییر نگاه آنها و افزایش خلاقیت و کیفیت کارشان میشود، این حضور تا چه اندازه هدفمند و با برنامه بوده است؟
براین اساس میزگردی با حضور فریده خلعتبری؛ مدیر انتشارات شباویز، لیلی حائری؛ مدیر آژانس ادبی کیا و رضا نوعی؛ مسئول بخش نمایشگاههای خارجی موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران به عنوان افرادی که امسال در نمایشگاه کتاب بولونیا حضور داشتند و برزو سریزدی، به عنوان کسی که سالها مسئول غرفه ایران در نمایشگاه کتاب بولونیا و فرانکفورت بوده و مسئول بخش کودک و نوجوان سیویکمین نمایشگاه کتاب تهران و جانشین معاون اجرایی سیودومین نمایشگاه کتاب تهران، نیز بوده است، در خبرگزاری کتاب ایران برگزار شد و نقاط قوت و ضعف حضور ناشران، نویسندگان، تصویرگران و نمایندگان ایران در نمایشگاههای خارجی بهویژه نمایشگاه کتاب کودک بولونیا بررسی شد.
باتوجه به اینکه شما سالهاست که در نمایشگاه کتاب کودک بولونیا حضور دارید، این دوره از نمایشگاه، نسبت به سالهای گذشته چه تفاوتها و تمایزهایی داشت؟
فریده خلعتبری: امسال تعداد ناشران بزرگ و شرکتکننده خیلی کم شده بود و خیلی از ناشران نیامدند. ناشر گذری نداشتیم و شاید امسال فقط ۵ یا ۶ ناشر گذری دیدم که از مقابل غرفه ما عبورکردند و تراکم کار و گردش کاری را که هرسال در نمایشگاه کتاب کودک بولونیا دیده میشد ندیدم. و سالانه شاهد کاهش بیشتر تعداد ناشران شرکتکننده هستیم به دلیل که اولا حضور در بولونیا خیلی گران است و دیگر اینکه تعداد نمایشگاههای بینالمللی کتاب در کشورهای مختلف رو به افزایش است و برای هر ناشری یک نمایشگاه اولویت پیدا میکند و خیلی از نمایشگاهها خود به خود حذف میشوند.
باتوجه به اینکه بولونیا تنها نمایشگاه تخصصی کتاب کودک است، چگونه ناشران کودک و نوجوان میتوانند از حضور در آن صرف نظر کرده و اولویتشان حضور در نمایشگاههای عمومی باشد؟
فریده خلعتبری: این مساله اهمیت چندانی ندارد، به عنوان مثال، کاری که من در نمایشگاه کتاب فرانکفورت میکنم با اینکه نمایشگاه تخصصی کتاب کودک نیست اما به مراتب بزرگتر و موثرتر است تا کاری که در نمایشگاه کتاب بولونیا انجام میدهم.
لیلی حائری: من هم تغییراتی در نمایشگاه کتاب امسال بولونیا نسبت به سالهای گذشته دیدیم. البته استثنائا پارسال در نمایشگاه کتاب بولونیا حضور نداشتم اما تغییراتی در فضای نمایشگاه ایجاد شده بود و فضای وسیعتری به راهروها اختصاص داده شده بود. ناشران بزرگی که هرسال شرکت میکنند مانند سوییس که امسال هم مهمان ویژه بود، به قوت خودشان بودند البته قدری غرفهشان کوچکتر شده بود. تغییراتی کرده بود و به نظر خیلی خلوت بود و از تعداد افراد گذرا کمتر شده بود اما نبود ناشران بزرگ را حس نکردم.
فریده خلعتبری: ولی خیلی از ناشران بزرگی که من با آنها کار میکردم، نیامده بودند. مخصوصا ناشران امریکایی و کانادایی تعدادشان کمتر شده بود.
لیلی حائری: بههرحال فعالیت ما به عنوان آژانس ادبی محدود به فروش رایت آثار ایرانی نیست و ما خرید هم داریم. و براین اساس بخش فروش این ناشران در نمایشگاه به قوت خود باقی بود شاید بخش خریدشان کمرنگ ظاهر شده باشد. ما تلاش میکنیم که علاوه بر فروش کتاب، برخی آثار را هم بخریم. من علاوه بر اینکه تلاش میکنم کتاب ایرانی را معرفی کنم، کتابهای مناسب را هم خریداری میکنم و پروژههایی برای معرفی نویسندگان و تصویرگران به ناشران خارجی دارم، اصلا احساس نکردم افرادی نباشند که باید با آنها مذاکره میکردم.
رضا نوعی: تفاوت فاحشی در نمایشگاه کتاب امسال نسبت به سالهای گذشته ندیدم چون کارهای کشورهای دیگر هم جزرومدی نیست و تعادل نسبی برقرار است.
فریده خلعتبری، رضا نوعی
باتوجه به شرایط اقتصادی، حضور ناشران در نمایشگاه کتاب امسال بولونیا نسبت به سالهای گذشته متفاوت بود، این حضور را چگونه ارزیابی میکنید؟
رضا نوعی: امسال به عنوان موسسه نمایشگاهها هیچ کتابی را عرضه نکردیم اما از طریق فراخوان از ناشرانی که تمایل داشتند خواستیم در غرفه ما حاضر شوند و کتابهایشان را عرضه کنند و ما میزی در اختیارشان بگذاریم و تعدادی از ناشران حرفهای شرکت کردند. این روند کاملا دموکراتیک بود و افراد علاقهمند آمدند و برای حضور ناشران زمینهسازی کردیم و سعی کردیم حضور بخش دولتی کمرنگتر و حضور ناشران خصویصی پررنگتر باشد. و چقدر خوب بود اگر ما این طرح را زودتر اعمال میکردیم و افراد بیشتری را ميپذيرفتيم که درخواست داشتند و غرفه را بزرگتر میکردیم ولی فقط همین پنج ناشر شرکت کردند.به نظر میرسد بضاعت نشر کودک و نوجوان ما که توانایی حضور داشته باشند هم همین تعداد باشد البته منظور از توانایی فقط استطاعت مالی نیست، توانایی از نظر قدرت رایزنی و گفتوگو است تا به نتیجه برسند. نمایشگاهی که ما امسال شرکت کردیم نمایشگاه نتیجهگرا بود و به دنبال این بودیم افرادی که حضور دارند بتوانند حق رایت بفروشند.
یعنی حضور ناشران در غرفه جمعی را موفق میدانید؟
رضا نوعی: به نظرم امسال حضور نشر ایران کاملا موفق بود و ناشری که میتوانست برود و کارش را عرضه کند، در نمایشگاه شرکت کرد. نه اینکه موسسه کتابها را ببرد و معرفی کند. البته این مدل حضور ناشران درباره نمایشگاههای کتاب بزرگی مانند بولونیا و فرانکفورت و تعدادی نمایشگاه دیگر مانند شانگهای و تا حدی دهلی صدق میکند و ممکن است درباره نمایشگاههای بینالمللی دیگر مانند بسیاری از نمایشگاههای کشورهای عربی مانند دوحه و تونس که ما به دلیل روابط فرهنگی شرکت میکنیم و خرید و فروش رایتی صورت نمیگیرد و صرفا یک فروشگاه بزرگ است، حضور آژانس ادبی معنی نداشته باشد.
راه تبادل پول بین بانکهای ایرانی و خارجی به علت تحریم مسدود است
لیلی حائری: البته در برخی مواقع با ناشرانی از کشورهای غیراروپایی و امریکایی برخورد میکنیم که پس از صرف وقت زیاد و امضای قراردادهای دوطرفه در هنگام واریز وجه کپی رایت دچار مشکل میشویم چون راه تبادل پول بین بانکهای ایرانی و خارجی به علت تحریم مسدود است، این ناشران دچار تردید میشوند و محتاطانه عمل میکنند و حاضر نیستند پول به صورت دستی در نمایشگاههای کتاب رد و بدل شود، این در صورتی است که ما با خیلی از ناشران اروپایی در نمایشگاهها اینگونه معامله میکنیم. نمونه این مشکل با یک ناشر هندی بود که بالاخره منجر به لغو قرارداد فی ما بین شد.
آقای سریزدی شما چند سال در نمایشگاه کتاب بولونیا شرکت کردهاید و چند سال هم مسئولیتهای اجرایی در بخش کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب تهران داشتید، به نظر شما حضور ناشران ایرانی در نمایشگاه کتاب بولونیا چقدر در گسترش فعالیتها و موفقیتشان در حوزه نشر موثر باشد؟
برزو سریزدی: تجربه شخصی من نشان میدهد ناشران ما در ابتدا باید روابط بینالملل را یاد بگیرند و فضای بینالملل را بشناسند سپس روی محتوا کار کنند. حتی نویسندگان و تصویرگران وقتی حضور پیدا میکنند و کتابهای دیگر را میبینند آن حضور و ارتباطی که برقرار میشود، میتواند در بهتر کردن کیفیت کارشان موثر باشد. از طرفی ما سلیقه ثابت جهانی نداریم. هر کدام از انواع کتابها برای سلیقه خاصی جذابیت دارد مثلا به یاد دارم که خانم خلعتبری، در نمایشگاه کتاب بولونیا قبل از آمدن ناشری که با او قرار ملاقات داشت، چیدمان کتابهایش را در غرفه تغییر داد و براساس سلیقه ناشر مورد نظر کتابها را چید. بنابراین یکی از رموز موفقیت ناشران در سطح بینالمللی تسلط و آگاهی به سلیقه سایر ناشران در ارائه و معرفی آثار است. ولی بسیاری از ناشران ما این موضوعات را نمیدانند. وقتی ما الفبای کار را بلد نیستیم چگونه انتظار داریم که بتوانیم در سطح بینالمللی موفق باشیم، وقتی کتابی بدون توجه به سلیقه جهانی نوشته و تصویرگری شده است چگونه میتواند در خارج از مرزها مطرح و دیده شود؟
باید بازار جهانی را بشناسیم تا حرفی برای گفتن داشته باشیم
ما در نخستین مرحله باید نسبت به بازار جهانی شناخت داشته باشیم تا بتوانیم محصول خوب و قابل ارائهای تولید کنیم و بتوانیم حرفی برای گفتن در مجامع جهانی داشته باشیم. تعداد ناشرانی که به ریزهکاریهای کار در بازار جهانی آشنا هستند بسیار اندک و انگشتشمار است. از سویی ما هیچ مطلب مدونی نداریم که ناشران بر اساس آن آموزش ببینند و در این شرایط تنها چیزی که موثر است حضورشان در نمایشگاههای خارجی است تا بتوانند به تدریج تجربه کسب کنند. این حضورشان هم به درد ایران میخورد و کیفیت آثارشان بالا میرود هم متوجه میشوند که در دنیا چه اتفاقاتی رخ میدهد و چه کتابهایی بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد و در این شرایط ناشر، نویسنده و تصویرگر دید بهتری پیدا میکنند.
رضا نوعی: چرا فکر میکنید ناشران این مسائل را نمیدانند؟ پس چگونه ناشران در کمتر از یک هفته پروفروشترین کتاب دنیا را پیدا میکنند و آن را سریع ترجمه و منتشر میکنند و این سرعت به قدری زیاد است که گاهی حتی در عنوان کتاب هم غلط وجود دارد.
برزو سریزدی: اینکار که با یک جستجوی ساده در اینترنت امکان پذیر است و چون قانون کپیرایت هم نداریم به راحتی ترجمه و منتشر میکند بر جلد کتاب هم مینویسد پرفروشترین کتاب دنیا.
رضا نوعی: پس مشخص است که بازار را میشناسند و میدانند چه کتابی را انتخاب کنند که با استقبال روبهرو شود. اینکه ما جزوه تولید کنیم یا برای ناشران کارگاه آموزشی بگذاریم راهش نیست. تجارت نیاز به آموزش و کلاس و دوره آموزشی ندارد. تجارت راه دارد. و راهش این است که وقتی ناشری در داخل کشور هزار عنوان کتاب را ترجمه میکند ولی حاضر نیست هزینهای به نویسنده و تصویرگر پرداخت کند و دست آنها را بگیرد و به حوزه تالیف کمک کند. اینکه برایش کارگاه آموزشی بگذارید و بگویید این کار اخلاقی است یا غیراخلاقی، فایدهای ندارد چون ناشر در درجه اول به سودش فکر میکند نه به فرهنگ. ما نمیتوانیم همه ناشران را با نشری مانند شباویز مقایسه کنیم که هیچ اثر ترجمه ندارد و همه انرژیاش را روی تالیف گذاشته است. برای اصلاح این وضع باید سیستم دولتی بالانس لازم را ایجاد کند و وقتی ناشری کتابی را ترجمه و منتشر میکند، ناشر دیگر اجازه چاپ آن کتاب را نداشته باشد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید فقط مجوز چاپ بدهد باید بسترسازی لازم را هم ایجاد کند.
برزو سریزدی: به عنوان مثال ما ناشر کودکی داریم که تاجر خوبی است و خیلی دوست دارد که رایت بفروشد و رایت هم بخرد و در فلوشیپها هم شرکت میکند و با ناشران خارجی هم دیدار دارد اما نمیتواند رایت بفروشد چون شرایط تجارت بینالمللی را بلد نیست.
لیلی حائری: اما کارگاههای آموزشی برای آموزش روش تجارت بینالمللی چندی پیش از سوی انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان برگزار شد و ناشران آموزش دیدند. به نظر من مشکل با این کارگاهها حل نمیشود. عمدهترین مشکل ما نپیوستن به قانون کپیرایت است، به همین دلیل امکان حمایت و حفظ حقوق مولفین خود چه در داخل و چه در خارج را نداریم. همانطور که میدانیم کتابسازی زیادی در ایران صورت میگیرد که ما حتی قادر به برخورد با آنها نیستیم و این وضعیت به نابسامانی نشر ما صدمه جدی میزند. در این شرایط برگزاری کارگاه و تولید کاتالوگ انگلیسی چه سودی دارد؟ وقتی در بستن قرارداد با نویسنده، تصویرگر، اجحاف میکنیم و حقوق آنها را رعایت نمیکنیم و بسیاری از ناشران خارجی هم شرایط ما را میدانند و از این شرایط سوء استفاده میکنند. مثلا یکی از ناشران فرانسوی سالها کتاب برگها را چاپ میکرد و ما نمیتوانستیم اعتراض کنیم چون بند ظریفی در قرارداد آورده بود که تا مادامی که این کتاب در بازار وجود دارد حق چاپش متعلق به ماست. و چون نویسندگان و تصویرگران ما دوست دارند کتابهایشان از سوی ناشران خارجی چاپ شود، بدون مطالعه دقیق، قراردادها را امضا میکنند و بعد به دردسر میافتند و ما هم نمیتوانیم از آنها دفاع کنیم. از سویی وقتی ما تابع قانون کپیرایت نیستیم ناشر ایرانی نیازی به رجوع به آژانسهای ادبی ندارد.
خانم خلعتبری شما هرسال غرفه مستقل داشتهاید در نمایشگاه کتاب بولونیا، اما امسال در غرفه گروهی حضور داشتید، از تجربه این حضور متفاوت بگویید و آیا تمایل دارید سال آینده هم حضور مشترک داشته باشید؟
فریده خلعتبری: دلیل اینکه من امسال به صورت مستقل شرکت کردم، این بود که توان پرداخت هزینه غرفه مستقل را نداشتم. بنابراین مجبور بودم در غرفه ایران حضور داشته باشم و اینکه سال آینده هم به همین شکل شرکت کنم یا نه هم بستگی به قیمت غرفه در سال آینده دارد. تفاوت اینکه در غرفه مستقل باشید یا در غرفه جمعی مانند این است که در خانه خودتان باشید یا در مسافرخانهای در خیابان ناصرخسرو.
رضا نوعی: وقتی تفاوت حضور ناشران در غرفه مستقل باغرفه جمعی از نظر قیمتی بسیار چشمگیر است، و از سویی قانون کپیرایت هم نداریم، مسلم است که ناشران تمایل دارند در غرفه جمعی حاضر شوند.
فریده خلعتبری: البته باز هم موسسه نمایشگاهها و ناشران دولتی باز هم درد ما ناشران خصوصی را متوجه نمیشوند چون آنها غرفه را با تخفیف میگیرند ولی ما باید بدون تخفیف هزینه غرفه را پرداخت کنیم. مثلا به ناشران دولتی غرفه را متری۲۶۰ یورو میدهند ولی به ناشران خصوصی متری ۳۰۷ یورو و این درحالی است که حداقل متراژ غرفه هم در بولونیا ۱۶ متر است.
فریده خلعتبری
آیا بازخوردی که هرسال از حضور در نمایشگاه کتاب بولونیا میگرفتید، امسال هم گرفتید و آیا این حضور برایتان رضایتبخش بود و چقدر این حضور سبب همافزایی شد؟
فریده خلعتبری: حضور مشترک تاثیری روی کار من نداشت چون من از قبل قرار ملاقاتهایم را تنظیم کرده بودم. اما غرفه مشترک مشکلات دیگری دارد که باید درنظر گرفته شود. زمانی میتوانیم راجع به حضور مشترک ناشران در یک غرفه صحبت کنیم که همه ناشران با عشق و علاقه آمده باشند نه اینکه بگویند به اجبار بیپولی شرکت کردهاند. وقتی مجموعهای وجود دارد که همه در آن ارتباط دوستانه و همکاری داشته باشند قطعا میتوانند همافزایی داشته باشند ولی وقتی هرکسی سعی میکند از دیگران آسیبی نبیند و دور خودش تاری بتند و خودش را حفظ کند به جایی نمیرسد که به دیگران هم کمک کند. این علاقه و عشق حضور را در غرفه ایران نداشتیم.
لیلی حائری: البته بیشتر قرار ملاقاتهای من بیرون غرفه و در غرفه ناشران دیگر بود ولی زمانیکه در غرفه ایران حضور داشتم وقتی ناشر خارجی مراجعه می کرد تا جایی که امکان داشت به ناشران دیگر کمک میکردم و اگر ناشر خارجی میآمد و به دنبال کتابی با موضوع خاص بود، با اشراف نسبی که به کتابها داشتم میدانستم چه کتابی را به او معرفی کنم. حتی اگر ناشری به من نگفته بود درباره کتابهایش مذاکره کنم.
ما به دنبال شو و نمایش نیستیم
رضا نوعی: البته من با این بخش که قسمتی از این حضور انتخاب نیست و اجبار است، موافقم. اما درباره همافزایی، وقتی شما در یک فضای خصوصی قرار میگیرد شرایط متفاوتی با غرفه مشترک دارد و قطعا همافزایی دارد. مثلا وقتی نشر فاطمی در نمایشگاه چین شرکت کرد تعداد کتابهای زیادی نسبت به سایر ناشران نیاورده بود اما قرارملاقاتهایی که تنظیم کرده بود آنقدر زیاد بود که در چین به نتیجه رسیده است. درباره فضای غرفه اگر ما ۱۰ متر فضا به هر ناشر اختصاص میدادیم خیلی بهتر بود اما ما به دنبال شو و نمایش نیستیم که حجم زیادی کتاب در این نمایشگاهها عرضه کنیم. کتابهایی را که میدانیم مورد توجه قرار میگیرند،از قبل قرار ملاقاتهایی برایشان تنظیم کردهایم، به نمایش بگذاریم. باید توجه داشت که فضای غرفه کیفی است نه کمی که ما جای بزرگی را در اختیار ناشران قرار دهیم. اگر مشکلی وجود دارد کاملا واضح است ولی ما به دنبال راه حل اساسی نیستیم.
ایده اولیه و هدفگذاری حضور در نمایشگاهای خارجی درست نیست
برزو سریزدی: درباره همافزایی به عنوان کسی که سالها مسئولیت غرفه ایران در نمایشگاه کتاب بولونیا و فرانکفورت را برعهده داشته، باید بگویم ایده اولیه و هدفگذاری درست نیست. مثلا در سالهای قبل انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک را انتخاب میکردند که به عنوان نماینده ناشران در نمایشگاه بولونیا یا فرانکفورت شرکت کند. اما بعد از مدتی شخص آشنایی را در ایتالیا یا آلمان پیدا میکردند و میگفتند دیگر لازم نیست انجمن فرهنگی ناشران برود و آن شخص غرفه را اداره میکرد. درحالیکه اگر قرار است انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک در نمایشگاه خارجی حضور داشته باشد، قطعا جایش در بولونیا است نه فرانکفورت. مساله بعد نتیجهای است که از این حضور عاید ایران میشود. من از سال ۲۰۱۶ قبول نکردم مسئول غرفه ایران در نمایشگاه فرانکفورت باشم چون به نظر من بیثمر بود. ما دبیرخانهای نداریم که این آثار را ثبت کند. تعدادی کتاب میبریم و به دیگران نشان میدهیم ولی در نهایت حضورمان بیهدف است. سال ۲۰۱۶ هم که میخواستم در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کنم، برای اینکه حضورمان حالت نمایشی نداشته باشد، قرار شد نشست مشترکی با دستاندرکاران کتاب کودک در آلمان داشته باشیم و هماهنگیهای لازم هم انجام شد اما به دلایلی حضور نیافتیم.
برزو سریزدی
مادامیکه برنامه بلندمدت نداشته باشیم حضورمان بیتاثیر است
تا زمانیکه برنامه بلندمدت نداشته باشیم این حضورها بیتاثیر است. مثلا به انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک بگویند برنامه پنج ساله حضور در نمایشگاه بولونیا یا فرانکفورت را ارائه دهید و بگویید میخواهید از کجا به کجا برسید تا بررسی شود. چون با حضور سه ماهه که نمیشود به جایی رسید. حداقل این حضور باید پنج ساله باشد. و این همافزایی آنجا معنا پیدا میکند چون کتابها بررسی میشوند و فقط آثاری که براساس نظر کارشناسان قابلیت عرضه و ارائه در نمایشگاههای خارجی را دارند، انتخاب شوند و ما مجبور نباشیم حتما از ۳۰ ناشر مشخص، کتاب ببریم درحالیکه خیلی از این کتابها به درد نمیخورد. همچنین افرادی در غرفه حاضر شوند که نحوه برقراری ارتباط با ناشران خارجی، معرفی خوب آثار، تسلط کافی نسبت به آثار، بستن قرارداد و پیگیری آن را بلد باشد و حضورش بیفایده نباشد و از بودجهای که تخصیص داده شده استفاده مفیدی شود.
فریده خلعتبری: اما انجمن ناشران کتاب کودک تشکل محدودی با تعدادی عضو است و در سالی هم که شرکت کرد، کاتالوگی از آثار اعضای خودش درست کرد و کاملا بسته بود. و این کار اشتباه است چون همه ناشران ازجمله من عضو انجمن نیستند. اما کاری که موسسه نمایشگاههای فرهنگی انجام داد، درست بود چون موسسه مربوط به همه ناشران است و عضو خاصی ندارد و هیچ نوع سوگیری خاصی هم ندارد و این کار درست است.
حضور مستمر یک ناشر در نمایشگاههای بینالمللی چه تاثیری در افزایش کیفی فعالیتش در ایران و بازارهای جهانی دارد؟
فریده خلعتبری: حضورم در نمایشگاههای خارجی تاثیری در کارم و فروشم در ایران نداشته است. چون این دو بخش کاملا از هم جدا هستند. هدف من از ابتدا این بود که به دنیا نشان دهم ایرانی برتر است و از اول میدانستم دنبال چه نوع کتابهایی با چه کیفیتی هستم و همچنان این روند را ادامه میدهم و هنوز هم میتوانم نخستين کتابی را که سال ۱۳۶۳ منتشر کردم در نمایشگاههای خارج از کشور بفروشم.
برزو سریزدی: البته من مدتی است که از کار نشر فاصله گرفتهام اما به عنوان نویسنده و مترجم و پدیدآورنده، حضورم در نمایشگاههای خارجی تاثیر زیادی بر روند کارم و بهبود کیفیتشان داشته. اگر موفقیتهای بینالمللی داشتهام به خاطر حسن این حضور بوده است. به واسطه این حضور تفکر شما به نوعی شکل میگیرد که بتوانید اثری خلق کنید تا به سلیقه مخاطبان دنیا نزدیک باشد. پدیدآورنده باید فضاها را ببیند و با ناشران و نویسندگان خارجی ارتباط داشته باشد و کتابها را ببیند. الان من وقتی کتابی را میبینم میتوانم از آن ایده بگیرم و میدانم که این کتاب به درد کدام ناشر ایرانی میخورد.همه اینها در اثر این حضور است. یکی از دلایلی که صنعت نشر ما نتوانسته در مجامع جهانی آنطور که باید مطرح شود به دلیل همین عدم حضور است و اینکه نگاه جهانی وجود ندارد.
ناشران ما حرفهای نیستند
لیلی حائری: اینکه میگویند ناشران باید دیدشان را عوض کنند مربوط به همین مساله است. ناشران ما حرفهای نیستند، آنها باید در نمایشگاههای خارجی حضور یابند حتی اگر همراه با ناکامی باشد اما دیدشان را عوض میکند. وقتی با ناشران خارجی صحبت میکنم میبینم که اطلاعات کاملی نسبت به همه بخشهای کتاب دارد و جزء به جزء داستان و تصویر را میشناسد ولی خیلی از ناشران ما حتی نگاه دقیقی هم به کتاب نمیاندازند و همه اینها برمیگردد به ضعفهایی که ما داریم و اهدافی که ناشران برای خودشان تعریف کردهاند و نگاه درستی به کار ندارند.
چرا حضور نویسندگان و تصویرگران ایرانی در نمایشگاههای خارجی بسیار کمرنگ است، مثلا در نمایشگاه کتاب امسال بولونیا فقط ۴ ناشر و یک آژانس ادبی حضور داشت و نویسنده و تصویرگری شرکت نکرد؟
رضا نوعی: ما معمولا از تصویرگرانی که آثارشان به کاتالوگ بولونیا راه مییابد، برای حضور در نمایشگاه حمایت میکنیم. ضعفی که امسال داشتیم مربوط به حضور تصویرگران بود. پارسال پنج برگزیده داشتیم امسال فقط دو تصویرگر برگزیده معرفی شد که هیچکدام از ایران نبودند.
فریده خلعتبری: البته دلیل حضور کمتر تصویرگران این بود که همه امکانات تبادلات پستی بسته شده و ما نه میتوانستیم آثار تصویرگران را بفرستیم و نه آثار تصویرگران پارسال را پس بگیریم. من بخشی از آثار را دستی تحویل گرفتم. ما امسال هم مثل پارسال میخواستیم آثار تصویرگران را برای شرکت در مسابقه بفرستیم اما امکان ارسال پستی نداشتیم.
رضا نوعی: نمایشگاه کتاب کودک بولونیا، کاملا تخصصی است، هزار و ۳۰۰ غرفهدار در آن حضور دارند و ۲۵۰ کارگاه و نشست تخصصی در آن برگزار میشود و ۱۰۰ کشور و ۷۲۰ روزنامهنگار در آن شرکت میکنند. این نشان میدهد که اتفاقی در آنجا رخ میدهد. مخصوصا برای تصویرگران نوعی کلاس آموزشی محسوب میشود. کارهای دیگران را میبینند، آثارشان را ارائه میدهند، در کارگاههای آموزشی شرکت میکنند و با برگزیدگان و اساتید این حوزه ملاقات و گفتوگو میکنند. من در طول نمایشگاه بولونیا در بازدیدی که محسن جوادی، معاونت فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، داشت، به ایشان گفتم که کتاب کودک ما میتواند حرفی برای گفتن در دنیا داشته باشد، مخصوصا در حوزه تصویرگری چراکه ما تصویرگرانی داریم که توانستهاند در مجامع جهانی مطرح شوند و باید در این بخش سرمایهگذاری کنیم. چون هم کار کمهزینهای است هم قابلیت دیده شدن دارد و نمایشگاهی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برایش هزینه چندبرابری بگذارد و فرصتی در اختیار تصویرگرانی بگذارد که در این زمینه میتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. به نظر من تصویرگری به دلیل اینکه نیاز به ترجمه ندارد، بهتر و بیشتر دیده میشود تا متن کتاب که نیاز به ترجمه دارد.
فریده خلعتبری: نمایشگاه بولونیا به دلیل اینکه نمایشگاه کتاب کودک است، مختص کتاب کودک است نه پدیدآورندگان آن. ديگر اینکه نمیتوانیم تصویرگری را جدا پیش ببریم چون تصویرگری به خودی خود مفهومی ندارد. تصویرگر فکر و ایده و داستان نویسنده را میگیرد و برمبنای آن تصویری را خلق میکند. تصویرگری با نقاشی که زاده فکر نقاش است، فرق دارد و باید همزمان ارج بگذاریم به نویسندگانمان و نباید ارج نویسندگان را از بین ببریم. کتاب کودک سه ضلع دارد؛ نویسنده، تصویرگر و ناشر. که هر سه نقش برابر دارند در خلق یک اثر.
ملیسا معمار، لیلی حائری
لیلی حائری: باید به هر سه ضلعی که اشاره شد یعنی نویسنده و ناشر و تصویرگر به یک اندازه توجه شود یعنی نباید اهمیت بیشتری به نویسنده بدهیم و نقش تصویرگر را کمتر بدانیم. نباید تصاویری را که تصویرگر به متن کتاب اضافه میکند و درواقع مکملی برای متن کتاب است، فراموش کنیم. ناشر خارجی قبل از اینکه متن کتاب را بخواند، به تصویر آن نگاه میکند و او را جذب میکند. کارهایی که در بولونیا انتخاب میشود براساس تصویرشان است. در بسیاری موارد ناشر تصاویر را میپسندد ولی وقتی که کتاب میشود و داستان را میخواند قبول نمیکند. براین اساس نباید اهمیت کار تصویرگر را نادیده گرفت و به هر سه ضلع این مثلث باید توجه کرد. وقتی در ارائه جوایز نام اثری مطرح میشود باید تمام عوامل آن اثر روی صحنه رفته و تقدیر شوند. در نمایشگاه بولونیا که مختص کتاب کودک است باید به حضور نویسنده، ناشر و تصویرگر اهمیت داده شود و امکانات لازم برای حضورشان فراهم شود چون همانطوری که تصویرگر میتواند تقویت شود، نویسنده و ناشر هم ایده میگیرد و خلاقتر میشود. اما در کاتالوگ بولونیا با اینکه مشخصات اثر کامل درج میشود اما نام تصویرگر مطرح میشود و هرکدام از پدیدآورندگان حمایت شوند، خوب است و هرچه بیشتر، بهتر.
فریده خلعتبری: درست است، همیشه تصویرگر باید تصویری خلق کند که ارزش افزوده داشته باشد و نانوشتههای نویسنده را که در پس ذهن نویسنده است،به تصویر بکشد. با اینکه دید اول تصویر است اما تصمیمگیری نهایی براساس متن کتاب است.
رضا نوعی: اما در کشور ما تصویرگر دستبه نقدتر است و راحتتر میتواند آثارش را بدون هزینه زیاد عرضه کند. به لحاظ آماری هم اگر نگاه کنیم تعداد کارهای ایرانی که در خارج از کشور انتخاب میشوند و ناشران با آنها قرارداد میبندند، تصویرگران هستند تا نویسندگان.
فریده خلعتبری: شما دارید نویسنده را کماهمیت جلوه میدهید. الان نهادهای حمایتکننده مانند موسسه نمایشگاههای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از تصویرگر حمایت میکنند و به نویسنده توجهی نمیکنند. درحالیکه اگر کار تصویرگر انتخاب شده به دلیل داستان خوب نویسنده و تلاشهای ناشر بوده که توانسته با برگزاری جلسات مختلف، تصویرگر را به جهتی هدایت کند که کارش بهتر شود. وقتی تصویرگری برگزیده میشود یعنی هر سه (ناشر، نویسنده و تصویرگر) برگزیده میشوند. از سویی تعداد کتابهایی که حق رایت آنها فروخته میشود از تعداد قراردادهایی که ناشران خارجی با تصویرگران میبندند به مراتب بیشتر است.
رضا نوعی: به نظر من اگر قرار است از تصویرگر حمایتی شود تنها جایش در نمایشگاه کتاب بولونیا و شانگهای است در مقایسه با سایر نمایشگاهها.
برزو سریزدی: البته یکی از موارد نهایی که در انتخاب تصویرگر اهمیت دارد، تطابق متن و تصویر است که بررسی میشود. به هرحال حضور ناشر و تصویرگر و نویسنده باید در نمایشگاهها وجود دارشته باشد.
فریده خلعتبری، رضا نوعی، حسن محمودی
چگونه میتوانیم حضور پربارتری در نمایشگاههای بینالمللی داشته باشیم؟
رضا نوعی: هر نمایشگاهی مقتضیات خاص خودش را دارد. اما درباره نمایشگاه کتاب کودک بولونیا بهتر است این روند ادامه پیدا کند و کار را وسیعتر کنیم و شرایط را برای حضور ناشران بیشتری فراهم کنیم و در مقابل هم ناشران تعهد کنند رایت کتابهایشان را بفروشند. ما به اندازه کافی در طول سالیان گذشه به دنبال شو و نمایش بودهایم و کافی است. مثلا حضور انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک در سالهای گذشته چه برآیندی داشته و چقدر حق رایت فروختهاند؟ باید سعی کنیم حضور متفاوتتری و سودمندتری داشته باشیم. از سویی باید زیرساختهای اساسی حضور و رایزنی در کشورهای دیگر فراهم شود. ما باید قانون کپیرایت را بپذیریم و برای حق و حقوق ناشر و نویسنده و تصویرگر ارزش قائل شویم تا بتوانیم در مجامع بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشیم. اگر کارنامه حضورمان در سالهای گذشته را بازبینی کنیم به این نتیجه میرسیم که نتیجهگرا باشیم و راهی را انتخاب کنیم که ناشران موفقی مانند شباویز و فاطمی رفتهاند و موفق شدهاند.
آیا تمهیداتی برای حضور بیشتر ناشران، نویسندگان و تصویرگران در سالهای آینده اندیشیدهاید؟
رضا نوعی: با پیگیریهایی که انجام دادهام و صحبتهایی که با معاون فرهنگی وزیر ارشاد در نمایشگاه امسال بولونیا داشتهام. و بررسیهایی که آقای جوادی از نمایشگاه بولونیا داشت فکر میکنم سال آینده حجم کارمان در نمایشگاه بولونیا بیشتر خواهد شد و طبق برنامههایی که داریم میخواهیم حضورمان را در سال آینده متفاوتتر کنیم و از تصویرگران بیشتری حمایت کنیم. و در این راستا برای برنامهریزی بهتر درحال نظرخواهی از کارشناسان هستیم و این کار سبب میشود که بدانیم به کجا میخواهیم برسیم. البته همه این موارد به چگونگی روند روابطمان در سطح بینالملل بستگی دارد. البته امسال من خیلی متاسف شدیم از اینکه کانون حضور نداشت. و قبل از نمایشگاه بولونیا هم با انها تماس گرفتیم و پیگیری کردیم ولی نتیجهای نداد. ناشران منت گذاشتند و آمدند در غرفه موسسه نمایشگاهها در نمایشگاه بولونیا. اینکه مجموعهای از حرفهایها را هماهنگ کنید در غرفهای حضور داشته باشند کار ارزشمندی است.
|