آمریکا معتقد بود تحریم راه مهار دولت مصدق نیست

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- احمد ابوالفتحی: «سايه سرد و سهمگين سرکوب در سرتاسر کشور گسترده بود. آسياسنگ خشونت در نهايت سرعت می‌چرخيد و با قساوت تمام هر دانه را که بر گلويش می‌گذشت خرد مي‌کرد. سگ‌ها را گشاده بودند و سنگ‌ها را بسته؛ و سرمای سوزان همه را کرخت و زمين گير کرده بود.»
 
این تصویری است که محمدعلی موحد در کتاب «خواب آشفته نفت» از روزگار پس از بیست‌وهشتم مرداد ۱۳۳۲ ارائه می‌دهد. روزگار پنبه شدن رشته‌ها، روزگار سرخوردگی، روزگاری که مهدی اخوان ثالث آن را زمستان نامید و از هوای دلگیرش گفت. از این‌که دست‌ها از فشردن یکدیگر از سر محبت اکراه دارند هیچ کس جواب سلام دیگری را نمی‌دهد.
 
اما چه شد که این‌گونه شد؟ آیا مصدق می‌توانست جلوی چرخش سریع آسیاسنگ خشونت را بگیرد؟ آیا سرنگونی تقدیر دولت مصدق بود؟
 
چنین پرسش‌هایی از فردای بیست‌وهشت مرداد تاکنون دست از سر اذهان پرسشگر برنداشته است و کتاب‌های فراوانی با پاسخ‌هایی گاه متناقض به آنها در طول سالیان گذشته منتشر شده‌اند.
 
در سال‌های اخیر و با آزاد شدن یا انتشار بخشی از اسناد نهادهای دولتی و حکومتی در آمریکا، واکاوی بیست‌وهشت مرداد، بیش از آنکه بر خاطرات غالباً متناقض دست‌اندرکاران روندهای سیاسی آن دوران تکیه داشته باشد، تکیه خود را بر اسناد گذاشته است.
 
یکی از این مجموعه اسناد، که ترجمه فارسی آن در سال ۱۳۹۷ منتشر شد، به اسناد سیاسی سفارت آمریکا در تهران بین دی‌ماه سال ۱۳۳۱ تا دی‌ماه سال ۱۳۳۲ اختصاص دارد. این مجموعه را بنگاه ترجمه و نشر پارسه با ترجمه محمد آقاجری منتشر کرده است. در این مطلب با مرور اسناد منتشر شده در این کتاب، در پی یافتن پاسخی به این پرسش خواهیم بود که آیا فشارهای اقتصادی وارد آمده بر دولت مصدق، سرنگونی این دولت را ناگزیر می‌کرد؟
 

 
ذخایر طلا یا نزدیکی به شوروی
روز بیست‌ویکم مرداد سال ۱۳۳۲، متیسون کاردار موقت سفارت آمریکا در تهران، ارزیابی‌ای از روند اوضاع در ایران به وزارت امور خارجه آمریکا فرستاده است که اطلاعات جالب‌توجهی از آن می‌توان به‌دست آورد. اطلاعاتی درباره نگرش سیاست‌سازان آمریکایی نسبت به دولت مصدق در آستانه کودتا و نیز درباره ارزیابی آنها از اثرگذاری تحریم‌ها بر ایران.
 
ویژگی اسناد منتشر شده در کتاب «مذاکرات ایران و آمریکا» آن است که در زمان خود مهر سرّی و به‌کلی سرّی داشته‌اند و برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی نوشته نشده‌اند. همین خصوصیت باعث می‌شود که بتوانیم از این اسناد انتظار داشته باشیم که فارغ از روند پروپاگاندایی که در بازه زمانی پیش از کودتا در برخی از مطبوعات ایران علیه دولت مصدق سامان داده شده بود، ارزیابی دقیقی از احتمالات اقتصادی‌ای که ایران با آن مواجه بود ارائه دهند.
 
بنا بر ارزیابی سفارت آمریکا در ایران، اگر چه وضعیت اقتصادی و مالی ایران در آن دوران همچنان رو به وخامت بود، اما راه‌های متعددی وجود داشت که دولت را قادر می‌کرد در کوتاه‌مدت اوضاع را بهبود ببخشد.(۲۹۷)
 
یکی از قرائن این مسئله به اعتقاد متیسون این بود که: «دولت تاکنون از استفاده از ذخیره طلا خودداری کرده است.» او معتقد بود: «با بهبود وضعیت سیاسی نخست‌وزیر در نتیجه همه‌پرسی، هراس دولت برای بهره‌گیری از ذخیره طلا کاهش یافته اما دولت هنوز هم در نظر دارد که از طلاها تنها به عنوان آخرین چاره برای رفع بحران مالی شدید استفاده کند.»
 
از دیگر برآوردهای اقتصادی‌ای که سفارت آمریکا در ایران در روز بیست‌ویک مرداد از وضعیت دولت مصدق ارائه داده است، اشاره به این موضوع است که «ارزیابی دولت این است که حجم صادرات، به ویژه صادرات فرش، برنج و جو تا ۵۰ درصد افزایش یافته و به این ترتیب ارز مورد نیاز برای واردات ضروری تامین شده است.» (همان)
 
علاوه بر این، سفارت آمریکا بر تمایل آشکار شوروی برای گسترش روابط اقتصادی با ایران تاکید داشت و معتقد بود این موضوع می‌تواند وضعیت ایران را بهبود ببخشد: «عامل سوم که می‌تواند وضعیت را بهبود ببخشد، تمایل آشکار شوروی برای گسترش تجارت پایاپای با ایران و اعطای امتیازهایی درباره ادعاهای مالی ایران علیه شوروی است. اگر شوروی طلاها و دلارهایی را که ایران ادعای آن را دارد، فراهم کند.»
 
اما این سفارت‌خانه معتقد بود حرکت شوروی به این سمت، اعطای امتیازهای متقابل سیاسی از سوی ایران به شوروی را اجتناب‌ناپذیر می‌کند و به اتکای بیش از اندازه ایران به شوروی می‌انجامد. می‌توان این احتمال را قطعی دانست که ارزیابی‌های مبتنی بر هشدار درباره خطر نفوذ شوروی، که در گزارش‌های دیگر نهادهای دیپلماتیک آمریکا از وضعیت ایران نیز مشهود بود، در جهت‌دهی به ذهنیت تصمیم‌گیران ارشد سیاست خارجه آمریکا از قبیل وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور درباره نوع مواجهه با مسئله ایران نقشی اساسی داشته است.
 
به ارزیابی متیسون از وضع اقتصادی ایران در مرداد ۱۳۳۲ بازگردیم. او در گزارش خود درباره راهکارهای دولت برای جبران خسارت‌های اقتصادی کارمندان و کارگران نیز نوشته است: «کارمندان و کارگران از بحران اقتصادی متضرر شده‌اند و دولت می‌تواند با چاپ اسکناس دستمزد کارمندان را افزایش دهد و آثار تورمی چاپ اسکناس را با استفاده از ذخیره طلا برای واردات و افزایش واردات از شوروی کاهش دهد.» (298)

 
به سوی دیکتاتوری غوغاسالار؟
متیسون همچنین در این ارزیابی خود این برآورد را ارائه می‌دهد که مصدق در حال حرکت به سمت شکل دادن به یک دیکتاتوری غوغاسالار است: «مصدق آهسته در مسیر تمرکز قدرت با استفاده از روش‌های غوغاسالارانه گام برمی‌دارد تا قدرت را در دستان خود نگه دارد و نفوذ شاه را از میان ببرد.» (295)
 
ایران در هنگام انتشار این گزارش، در آستانه انحلال مجلس از سوی مصدق قرار داشته است. انحلالی که در نتیجه همه‌پرسی‌ای که در روز ۱۲ مرداد در تهران و ۱۹ مرداد در شهرستان‌ها انجام شده بود، در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد. ارزیابی سفارت این بوده است که مصدق پس از انحلال مجلس دست به سرکوب خواهد زد و نشریات را محدود خواهد کرد: «از این پس، اگر مخالفان برجسته‌ای مانند کاشانی در مخالفت با مصدق در اماکن مذهبی بست بنشینند، هیچ ابزاری در ایران در دست نخواهد بود تا مردم را آگاه کند.» (296)
 
از دیگر رویکردهای سیاسی مصدق که از منظر سفارت نمودهای نوعی دیکتاتوری پوپولیستی را در خود پنهان کرده بوده است، میل مصدق به شکل‌دهی تجمعات خیابانی بوده است: «درخواست‌های مداوم نخست‌وزیر برای تشکیل تجمعات خیابانی… اقدام متهورانه و خطرناکی است که ممکن است زیانش به خود او بازگردد، هر چند وی رئیس رژیمی اقتدارطلب است، اما به‌جز نیروهای مسلح هیچ سازمان قدرت‌طلبی در کنار خود ندارد.»
 
ارزیابی سفارت این بوده است که حزب توده بازوی اقتدارطلبی پوپولیستی مصدق خواهد شد: «مصدق ممکن است در پی استفاده از حزب توده به عنوان جبران بخشی از این کاستی برآید.» متیسن درباره شواهدی که بر نزدیکی مصدق با حزب توده دلالت دارند چنین نوشته است: «سفارت گزارش‌هایی دریافت می‌کند مبنی بر اینکه حزب نیروی سوم درگیر مجادله‌ای بر سر این است که آیا باید همسویی خود را با دولت، با توجه به مشارکت آن با حزب توده، ادامه بدهد یا خیر.» (297)
 
بند پایانی ارزیابی سفارت آمریکا در روز ۲۱ مرداد از وضعیت سیاسی ایران را می‌توان نوعی پیش‌بینی کودتا و یا نوعی جهت‌دهی به ذهن تصمیم‌گیران اصلی سیاست خارجی آمریکا، برای پذیرش پیشنهاد کودتا در ایران ارزیابی کرد: «به نظر می‌رسد رژیم مصدق در آینده با چالشی از دو منبع بالقوه مواجه باشد: تفرقه درونی درباره مسائل غیرقابل پیش‌بینی در آینده و همچنین چالش از سوی نیروهای مسلح… سفارت فکر می‌کند در آینده نزدیک عوامل تفرقه‌انگیز در رژیم ممکن است توان کافی برای نشان دادن خود نداشته باشند. در این زمان باید تاکید داشت که حزب توده به طور پیوسته روش رخنه در رژیم را با موفقیت دنبال کرده و موفقیتی فزاینده در میان هواداران دولت داشته است. مصدق با سرکوب مخالفانش می‌خواهد غرب را متقاعد کند میان او و حزب توده یکی را برگزیند. (اما ارزیابی سفارت این است که) نیروهای مسلح و عناصر غیرکمونیست در ایران، هنوز هم می‌توانند جدا از حزب توده، گزینه دیگری به جای دولت مصدق باشند.» (299)

منابع:
موحد، محمدعلی؛ خواب آشفته نفت، نشر کارنامه، ۱۳۹۳
گلنون، جان پی؛ مذاکرات ایران و آمریکا، مترجم: محمد آقاجری، بنگاه ترجمه و نشر پارسه، ۱۳۹۷
 

این مطالب را به اشتراک بگذارید: