چند پرده از بازار کتاب و صنعت نشر

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به دنبال پایان یافتن سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران اهالی نشر دیدگاه‌های مختلفی درباره این رویداد فرهنگی طرح شده است و در این میان نیایش سرامی؛ مدیرمسئول نشر باد در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده است در چهار مبحث به برخی از مشکلات بازار کتاب و صنعت نشر اشاره کرده است که در ادامه می‌خوانیم.
 
پرده نخست
نمایشگاه کتاب تهران آئینه‌ تمام‌نمای یک ‌سال فعالیت صنعت نشر کشور است و تصویری از اقتصاد و مدیریت صنعت نشر. خوب یا بد لباسی است هم‌اندازه و برازنده به قامت امروز ما. دریغ که ما کوتاه قد شده‌ایم و امیدی هم نیست که با این اوضاع و احوال سری در میان سرها بلند کنیم. اقتصاد یک صنعت وقتی شکوفا می‌شود که در آن تولید نوآورانه با ویژگی‌های خلاقیت شومپیتری رخ دهد. اما ما مردمان تکراریم. بیشتر از روی دست هم تازه آن هم پرخطا تقلب می‌کنیم. این است که نوآوری حلقه‌ مفقوده‌ صنعت نشر ما شده و بازار ما آلوده است به ترجمه‌های تکراری. پیدا کردن خوب‌ها و تک‌ها سخت است.
 
اگر تا دو سال پیش ناشران کوچک و بعضاً غیرحرفه‌ای دست به انتشار ترجمه‌های تازه از پرفروش‌های بازار می‌زدند، حالا طیف میانی نشر و حتا رهبران و طبقه‌ فرادست بازار کتاب نیز آلوده به این عمل شده‌اند. طبیعی هم هست. وقتی بازار نشر کوچک می‌شود و اقتصاد جامعه منقبض، برای رفع عطش‌های معیشتی باید راه‌هایی را انتخاب کنی که برگشت سرمایه را کوتاه کند. در نبود عزمی جزم که این اوضاع را سامان‌ دهد باید روزبه‌روز تحلیل فرهنگی در تولید کتاب را شاهد باشیم.
 
پرده دوم
هفته پیش ایبنا گزارشی داشت از کتاب‌ها، نویسندگان و ناشران پر استقبال در نمایشگاه. گزارشی که مبنایش اطلاعات (نصفه و نیمه) تیم محترم اطلاع‌رسانی نمایشگاه ۳۲ ام بود. آنچه که در گزارش آمده همانی بود که اگر در نمایشگاه کنجکاوانه چرخی می‌زدی به سادگی احصایش می‌کردی. بعدتر هم خبرنگاران دیگر و اینفلوئنسرهای(تاثیرگذاران) حوزه کتاب به آن توجه نشان دادند.
 
توقع این بود که هم این گزارش آماری‌ و نه توصیفی ارائه می‌شد و گزارش‌ به جدول و چارت آراسته، هم نشردهندگان، اطلاعات را دست و دل‌بازانه منتشر می‌کردند، مثلاً ۵۰ کتاب نخست رمان به تفکیک داخلی و خارجی یا ۵۰ ناشر نخست و….
 
پیشنهاد به خانه کتاب
از دل یک گزارش جامع، گزارش فروش ریالی و تعدادی هر غرفه یا نشر و دیگر گزارش‌های مربوط به کتاب‌های پرفروش طرح‌های حمایت فصلی و… می‌توان روندهای بازار، رفتارشناسی مخاطبان کتاب همچنین اقتصاد صنعت نشر در ایران را پژوهید و تحلیل کرد نه صرفا برای سازمان‌ها و بنگاه‌های نشر که برای مطالعات آینده‌پژوهانه و طرح‌های پژوهشی در حوزه کتاب در جهت تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های پیش رو….
 
پرده سوم
نمایشگاه کتاب تهران گذشت. نمایشگاهی که آئینه تمام نمای صنعت نشر است. زیر پوستش پر است از بی‌برنامگی و آشفتگی… اینکه دلخوش باشیم مثلاً حدود سی درصد به لحاظ ریالی بیش از سال پیش گردش مالی داشته تنها یک تکه از پازل آن است.
 
شنیده‌ام که قرار است دبیرخانه آن را زودتر تشکیل دهند و کارگروهی برای آسیب‌شناسی و بررسی زوایای مختلف نمایشگاه سی و دوم و برنامه‌ریزی برای نمایشگاه سی و سوم تشکیل شود که امیدوارم درها را باز کنند تا صداها شنیده شود.
 
دکتر جوادی رییس سی‌ودومین نمایشگاه چندی پیش گفتند که پیشنهاد کرده بودند که به دلیل مشکلات مالی، نمایشگاه امسال برگزار نشود. کاش این سخن ایشان رمزگشایی می‌شد و چرایی‌ها بررسی و به این مقدار بسنده نمی‌کردند و خودشان می‌گفتند که چرا و… به نظر می‌رسد برای حل خیلی چیزها باید اندیشید: مسائل نمایشگاه و صنعت نشر نباید تنها به بحران تامین کاغذ یا پدیده‌ کتاب‌های موازی یا حتا دولت پنهان و موازی در نمایشگاه کتاب تقلیل یابد، این‌ها چند تکه از پازل بازار کتاب ایران است.
 
پرده آخر: جهانی فکر کن، ملی عمل کن
چندی است که به صنعت نشر ترکیه علاقه‌مند شده‌ام و در حد محدوده‌های زمانی که این روزها برای خواندن تنگ‌تر شده مطالعه‌اش می‌کنم. در هفته‌ای که گذشت سری به تارنمای اتحادیه ناشران ترکیه زدم. حجم فعالیت‌ها، گزارش‌های سالانه، روزآمد بودن سایت مرا در این حسرت فرو برد که چرا این همه با ترکیه فاصله معنادار پیدا کرده‌ایم. بازار کتاب آن‌ها با پیوستن به برن جهانی است یا با اتحادیه اروپا فعالیت مشترک دارند و نویسنده‌های جهانی، طرح … موفقی دارند و…  اما ما کجا ایستاده‌ایم. آنگونه که من صنعت نشر آن‌ها را به مطالعه گرفته‌ام بازار کتاب آن‌ها بسیار بسامانتر از بازار کتاب ماست.
 
جای خالی پژوهش‌های تطبیقی نشر ما با صنعت نشر کره، چین، ژاپن و… خالی است. ما جزیره‌ای تنها شده‌ایم. بی‌خبر از دنیای بیرون. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی چندین پژوهشگاه است اما دریغ که ردی از پژوهش‌ برای صنعت نشر در آنها نمی‌بینی.
 
آقایان نازنین مسئول عالی‌جنابان صالحی، جوادی و… هنوز از عمر مدیریتی شما حدود دو سالی مانده و می‌شود کارهای ماندگار کرد. ما در کشور متخصص نشر به معنای واقعی نداریم. ما مختصات و شرایط نشرهای پیشرفته را نمی‌شناسیم و نخوانده‌ایم. نه در دانشگاه رشته‌ای برای این منظور در نظام آموزش عالی ما مصوب شده و نه ارگان‌های مسوول برای رفع کاستی های تحقیقاتی کاری جدی می‌کنند. اگر این کار سخت یا شاید زمانبر است راه حل نزدیک‌تر آن است که برای وزارت‌خانه نیازهای پژوهشی کاربردی تعریف و از انجام و اجرا و پیاده‌سازی طرح‌های تحقیقاتی در حوزه کتاب حمایت شود. خروجی این تحقیقات برای وزارتخانه راهبرد بلندمدت می‌شود و برای صنعت نشر برنامه‌ کلان.
این مطالب را به اشتراک بگذارید: