به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دومینیک لاپورت در کتاب «تاریخ مدفوع؛ تبارشناسی سوژه مدرن» مفهوم فرد را به فضولات گره میزند و بهشیوه مقبول طبع ژرژ باتای، تاریخ مدفوع را به تاریخ سوژه بدل میسازد تا «والاترین» شکلهای آگاهی را با «پستترین» محصول انسان تلفیق کند.
او این کار را با بررسی نمونههای مختلفی از گفتار، کردار، زبان و تجربه بهانجام میرساند. مدفوع در این کتاب، محل تقاطع دیدگاههای فروید درباره تمدن و دیرینهشناسی گفتمان مدرنیته و تبارشناسی دولت مدرن به شیوه فوکو است. عنوان متن اصلی کتاب بهزبان فرانسه نیز «دیباچهای بر تاریخ مدفوع» است و نشان میدهد که کتاب حاضر سرآغاز طرحی بزرگتر است؛ از پیشاتاریخ تا مدرنیته و سوژه مدرن.
رودولف الخوری در مقدمهای که بر کتاب نوشته توضیح میدهد که لاپورت در تاریخ مدفوع، تحلیل رفتن حوزه معانی وابسته به بویایی را بررسی میکند و آن را نتیجه تصفیه سازمانیافته زبان فرانسوی از این واژگان بهدست فرهنگستان سلطنتی میداند. فرهنگستانی که طی قرن هفدهم میلادی برا آن شد تا با ستردن فضولات واژگانی از زبان فرانسوی، بوی گند آنها را خفه کند. لاپورت همچنین در کتاب معروف قبلی خود، زبان ملی فرانسوی، زبان ملی انقلاب فرانسه در سیاست و عمل، که همراه با رنه بالیبار نوشته است، تاریخ کوششهای سازمانیافته دیگری که به شکلگیری زبان رسمی فرانسه انجامید را به تفصیل بررسی میکند.
او در کتاب مذکور، بهسامانشدن و معقولشدن زبان را یکی از ابزارهای شکلگیری دولت متمرکز سرمایهداری میداند. بنابراین تاریخ مدفوع را میتوان یکی از محصولات فرعی نگارش کتاب زبان ملی فرانسوی دانست؛ نوعی مازاد نابههنجار گفتمانی که اگر بهدست ویراستان موشکاف از کتاب قبلی «پاکسازی» و جدا نشده بود، ممکن بود متن مارکسیستی و زبان منطقی آن را بیالاید.
لاپورت در این کتاب آزادانه علاقه خود به فن مدفوعشناسی را پی میگیرد و همزمان با بهرهگیری از آزادی مارکس و آلتوسر، پژوهش خود را بر روانکاوی فروید و لکان استوار میکند. به عنوان مثال، تفسیر او از فرمان سلطنتی ویله ـ کوتره در سال ۱۵۳۹ میلادی که بر اساس آن آن ساماندهی فضولات هرکس بهعهده خود قرار میگیرد و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و حتی محیطی «هرکسی مدفوع خودش» این است که فرمان مذکور آغاز روندی تاریخی است که به شکلگیری و ترسیم حدود و ثغور «من» در دور حوزه عمومی و خصوصی انجامید و در ادامه، تحت تاثیر راهبردهای نهادینه ساماندهی فضولات و بوزدایی، به خانگیشدن فضولات و بوی فردی منجر شد.
همچنین در خوانش فرویدی از مسئله بویایی هم میخوانیم: «فروید تضعیف حس بویایی را پیامد ناگزیر فرآیند تمدن میداند که با روی پا ایستادن انسان [و فاصله گرفتن او از خاک] آغاز شد. به گفته او از آن پس، زنجیره واقعی بهسوی بیارزششدن محرکهای بویایی و دوری جستن از عادت ماهانه و افزایش اهمیت محرکهای بینایی و نمایان شدن آلت تناسلی تا تداوم محرکهای جنسی و تاسیس خانواده ادامه مییاید و به این ترتیب به آستانه تمدن انسان میرسد.»
لاپورت هم مثل فروید قوه بویایی را رو به زوال میداند و به ستیز میان دماغ فرد و چشم جمع میپردازد و تشکیل بیان خانواده را یکی از نقاط عطف تاریخ میداند. با این تفاوت که لاپورت تشکیل بیان خانواده را رویدادی نسبتا متاخر میداند. اما کتاب هچنین یادآوری میکند که تاریخنگاران مکتب آنال خانواده را برساختی ذهنی و اجتماعی میدانند که پیامد طبیعی اقتصاد سرمایهداری است. شکلگیری تجربه خانواده بورژوایی که در آن بوی مدفوع معادل نفی مطلق بویایی بود، مایه فردیت تن شد و محیطی رقم زد که به انزوای آن، تجسم میبخشید.
بر اساس بحث لاپارت در این حوزه نه تنها اقتصاد جدید حاکم بر بویایی باعث شکلگیری سوژه بورژوایی میشود، بلکه پیامدهای آن در تحول معماری، اسباب و اثاثیه خانه و محیطهای عمومی و عقلانیشدن و تفکیک آنها قابل بررسی است.
نویسنده علاوه بر اینها برای روشنکردن دیالکتیک مسئله زیان و سوژه و مدفوع؛ یادآور میکند که بدون ارباب کسی نمیتواند تمیز باشد. تطهیر، چه در آتش و چه در کلام، چه با تعمید و چه با مرگ، مستلزم گردن نهادن به قانون است. اینگونه است، چون اینگونه نوشتهاند. زبان هم زیباست، چون اربابش آن را شستوشو داده؛ اربابی که چالههای مستراح را نظافت میکند، فضولات را میروبد و شهر و کلام را از هرزه میزداید تا به آنها نظم و زیبایی ببخشد.
به زعم لاپورت در سرزمینی که قانون بهتمامی با پالایش زبان گره خورده باشد، رعایا بیدرنگ خود را با «آداب و اخلاق» وفق میدهند تا جایی که «کاربرد مکرر زبان، تمام آنها را همسان سازد.»؛ پس تطهیر زبان بیش از آنکه کنشی سیاسی باشد، اقتصادی است. چراکه زبان از بند اضافات و توده فاسدکنندهای که صرفا نمیتوان آن را متضاد زیبایی نامید، خلاص میشود. کاری که ارباب میکند پیراستن آن از آرایهها و زینتهاست: خوشنویسیهای چشمنواز؛ حروف ناملفوظ؛ چیزهایی که سیلان زبان را بند میاورد و کاربرد آن را سخت میکند؛ چیزهایی که زبان را فربه میکند، بیآنکه بر غنای آن بیفزاید.
در بخشی بهنام «چیز استعماری» نیز نویسنده دولت را فاضلاب میخواند. نه فقط به این خاطر که قانون الهی را از دهان حریصش قی میکند، بل از آن رو که در مقام قانون نظافت، بر فاضلابهای حکم میراند. سهگانه نظم- نظافت – زیبایی که فروید آن را سنگبنای تمدن میداند، در قالب دولت مجسم میشود و به جایگاه بالاتری ارتقاء مییابد. لکان هم میگوید: «تمدن یعنی ضایعات، یعنی فاضلاب کبیر» و به راحتی میتوان در این عبارت، دولت را بهجای تمدن نشاند.
در نگاه لاپورت هرچه سهگانه فروید نهادینهتر شود، دولت تمامیتخواهتر میشود. دولت تجسم نظم ناب و قدرت الهی است و به همین دلیل درست نقطه مقابل چیزی است که یونانیان آن را بربر مینامیدند؛ یعنی چیزی که حتی امروز هم آرمان دولت جمهوریها است. عبارت «تمدن یعنی ضایعات» در صورتی درست است که با افزودن عبارت دیگری اصلاح شود: «دولت یعنی فاضلاب.»
سرفصلهای کتاب عبارتند از: طای زبان، فروغ تابناک پیخال، نظافت جلوی خانه خود، انباشت جنب دیوار، چیز استعماری، بو نمیدهد، بزک و آنچه شکسپیر ازل گفت بگو میگویم.
کتاب «تاریخ مدفوع؛ تبارشناسی سوژه مدرن» نوشته دومینیک لاپورت با ترجمه قاسم مومنی در ۱۷۸ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۳۸۰۰۰ تومان از سوی انتشارات دمان منتشر شده است. |