انتشار یک کتاب علمی؛ گذر از هفت‌خوان رستم

شادمان شکروی؛ نویسنده و زیست‌شناس در گفت‌گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره بازخورد درهم‌تنیدگی اقتصاد و علم در دنیای کنونی گفت: علوم پایه رفته رفته در حال ذوب شدن در بیوتکنولوژی است. همه دغدغه اقتصاد داریم و در این شکی نیست. کشور هم به دانش اقتصاد محور نیاز دارد، در این هم شکی نیست اما حوزه‌های خاصی به نام علوم پایه هم وجود دارد که باید همیشه به تولید اندیشه‌های جدید بپردازد یا رویکردهای قبلی را به چالش بگیرد.

وی افزود: اقتصاد نیاز به تفکر اقتصادی دارد و تفکر اقتصادی به دانش به عنوان ابزار اصیل قدرت، بهای خاص می‌دهد. البته خاص امروز هم نیست. سی سال قبل هم در مورد دانش کاربردی زیاد می‌شنیدیم. بسیاری از آن‌ها هیچگاه هم به آن شکل که در ذهن ارائه‌کنندگان بود کاربردی نشد. حتی زیان‌آور و حتی در مواردی فاجعه بار شد. امروزه هم کمابیش وضع چنین است. طبیعی است در چنین شرایطی نگارش کتابی که هدفش ایجاد نوعی تفکر جدید و شاید غیر متعارف باشد، حرکت برخلاف جهت جریان است و به طور طبیعی کمتر کسی به آن اقبال نشان می‌دهد.
 
شکروی با اشاره به جریان کتاب‌سازی که در برخی از حوزه‌های علمی وجود دارد گفت: با توجه به کارخانه باشکوه کتاب‌سازی که در حال حاضر در کشور وجود دارد، اگر به جای این، چندین جلد کتاب تخصصی‌تر می‌نوشتند، وضعیت نشر هر علم از هر جهت وضعیت بهتری داشت. متاسفانه امروزه در عمده موارد افراد در جایگاه‌های خود نیستند. باید بیش از حد دوست و رفیق‌بازی در بیاورید یا سناریو بریزید که بتوانید از طریق جلب محبت قلبی دیگران، کتابتان را به منصه ظهور بگذارید. این معضلات وقت و انرژی به ویژه انگیزه را از مولفان دانش و دانشگاهی می‌گیرد.
 
وی با اشاره به برداشت‌های فعلی از داروینیسم در حوزه موجودات ابتدایی کره زمین و نقد‌هایی که از شخصیت‌های مطرحی مانند روزنبرگ و گادفری اسمیت در کتابش آورده است گفت: من هیچ عنوان در مقام تحلیل و نقد روزنبرگ و اسمیت برنیامده‌ام. تنها اشاره کرده‌ام که در مسیری که پیش گرفته‌ام استفاده از نقطه نظرهای این دو دانشمند برایم سودمند نیست. نه روزنبرگ و نه اسمیت روی موجوداتی که من به عنوان مدل استفاده کرده‌ام، نظر تخصصی نداشته‌اند. متن کار این افراد چیز دیگری بوده است. من هم که فیلسوف زیست‌شناس نیستم به همین دلیل برای ادای برخی مطالب از ادبیاتی استفاده کرده‌ام که حالا برخی دوست دارند آن را فلسفی بنامند. بنابراین شیوه نگاه این دو نفر، بخصوص با تاکیدی که بر تکامل کلاسیک داشته‌اند، در این حوزه کاربردی ندارد.
 
شکروی گفت: در متن کتاب به مصادیق هم اشاره کرده‌ام. البته فکر می‌کنم به هرحال عمر سی ساله من در بررسی همین گروه موجودات گذشته است. بنابراین به طور طبیعی به نکاتی در مورد آن‌ها پی برده‌ام که تنها فردی که چنین زمانی صرف کند پی می‌برد. گاه می‌بینم مقالاتی در مجلات معتبر مثل نیچر، منتشر می‌شود. در مورد مرگ فیتوپلانکتون‌ها
 
این زیست‌شناس با اشاره به رویکرد تاریخی این علم گفت: زیست‌شناسی علمی است که بدون تاریخ، در مواردی کاملا به انحراف کشیده می‌شود. البته اگر باز پای بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی، آن هم از دیدگاه کاربردی وسط کشیده نشود. این‌ علوم چندان نیازی به تاریخ ندارند. همان کاربردی که دارند برایشان کافی است اما اگر پای زیست‌شناسی به عنوان یک دانش اصیل و بخشی از علوم طبیعی میان کشیده شود در آن صورت بدون تاریخ یا بهتر بگویم بدون تخیل تاریخ نمی‌توان آن را فهمید. اگر رویکرد تاریخ نداشته باشد قطعا به انحراف کشیده می‌شود.
 
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آنچه در مورد ادراک موسیقایی یا زمانی یا ابعادی موجودات ابتدایی کره زمین در کتاب خود آوردید دلیل عینی و تجربی هم دارید، گفت: من به طور عمده استدلالی و تا حدی مبتنی بر حس حیات صحبت کردم. در واقع بحث به شکلی است که به آزمون کشیدن آن دشوار است اما غیر ممکن نیست و نیازمند یک اراده قوی در درازمدت است. خواستم شروعی کرده باشم. بنابراین طرح موضوع کردم. البته اشاره‌ای هم به یکی دو آزمایش نیمه‌کاره‌ای کردم که تا پیش از این داشتم. همانطور که گفتم شرایط فعلی فضای علمی و دانشگاهی با این نوع پژوهش‌ها نمی‌خواند. اما فعالیت بسیار دشواری است ولی چون استقبال و حمایت مادی و معنوی نمی‌شود پژوهشگران را مجاب می‌کند که چندان به فعالیت‌های پژوهشی روی نیاورند.

این مطالب را به اشتراک بگذارید: