۷ رمان خواندنی از نویسندگان قمی برای مطالعه در نوروز

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، هر کس برای تعطیلات موقت یا طولانی خودش برنامه‌ریزی می‌کند. عده ای به سفر می‌روند، برخی این فرصت را به دید و بازدید و دورهمی می‌گذرانند و کسانی هم پیدا می‌شوند که خانه نشینی را ترجیح دهند و به کارهای شخصی شان بپردازند.

فرقی نی‌مکند شما جزء کدام دسته از این گروه‌های محسوب می‌شوید، اگر اهل کتاب و کتابخوانی باشید، خوبی کتاب به این است که در هر حالی، با هر برنامه‌ای می‌تواند سازگار باشد و جای خودش را پیدا کند.

خبرنگار ایبنا بسته‌ای پیشنهادی را از آثار نویسندگان قمی تدارک دیده که می‌تواند بخشی از اوقات فراغت شما را پر کند و هیچ گاه احساس خسارت به شما دست ندند. هفت رمان پیشنهادی ما به شما برای تعطیلات نوروز به قرار زیر است:

  

«وضعیت بی‌عاری»:
رمان «وضعیت بی‌عاری» اثر حامد جلالی در مورد انسان‌هایی است که به دور از هیاهوی انقلاب و جنگ دنبال جای دنجی هستند برای زندگی. داستان عشقی است بین دو فرهنگ و دو دین که به دور از تمام مشکلات، انسانیت را جستجو می‌کنند. «وضعیت بی‌عاری» چرایی چالش‌ها را بررسی نمی‌کند، بلکه دنبال چگونگی انسان ماندن در میان این همه هیاهو است. «وضعیت بی‌عاری» پیرو مکتب جنوب است و داستانی به شدت اقلیمی است که از زبان ۱۱ راوی روایت می‌شود و به استیصال مادری می‌پردازد که بین میهن و شعائر دینی و فرزندانش باید یکی را انتخاب کند.
 
در بخشی از این رمان آمده است:
خدا منه افرید بدبخت و زارم کنه؟ آفرید که هر که از راه رسید تو سرم بزنه؟ ئینا کفر نی! مو همیشه شاکر بودم، اما تا خواستم لذت ببرم، به آرامش برسم، ئی همه بلا سرم ئومد؟! مو فقط عشق رام می‌خواستم، ئی سی خدا با ئی همه بزرگی چیز زیادیه؟ مو نه به زد و خوردای قبل از انقلاب کار داشتم، نه درگیری آی حالا، اصلا به مو چه ربطی داره که ئو وقتا حق با شاه بود یا انقلابیون؟ الان هم به مو ربطی ندارهحق با کیه! نمی‌دونم سی چی تموم نمیشه؟ سی چی ئی همه بلا سر مو و عشقم آورده ئی خدایی که همیشه خواستم حرفاش گوش کنم! شک ندارم بت خدا جونم؛ اما باید گاهی به مو حق بدی خسته بشم، قریاد کنم، حتی مواخذت کنم!
 
«وضعیت بی‌عاری» از سوی انتشارات شهرستان ادب در پاییز ۹۷ با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در ۳۱۰ صفحه و قیمت ۳۸ هزار تومان به چاپ رسیده است.
 

«سنگی که نیفتاد»:
رمان «سنگی که نیفتاد» ماجرای مردی است که به علت مرگ همسرش و مصائب دیگر ایمان خود را از دست می‌دهد و با این مسئله تا آخر رمان دست و پنجه نرم می‌کند. «سنگی که نیفتاد» در واقع به ماجرای نذری که همسر این مرد داشته است، می‌پردازد. مرد پس از درگذشت همسرش در مسیر ادای این نذر قرار می‌گیرد.
 
در بخشی از این رمان آمده است:
«عکس را بیرون می‌آوردم. این یکی سوزاندنش سخت است، واژه‌هایی که حبیبه انتخاب کرده و نوشته روی آن، عمق داده اند به بیابان، به خودش، به من، فندک را روشن می‌کنم، نباید تردید کنم. این عکس‌ها بماند برای که؟ دستم می‌لرزد. شعله را نزدیک می‌برم. اول جاده آتش می‌گیرد. بعد حبیبه، بعد من، بعد شعری که روی آسمان عکس است.»
 
رمان «سنگی که نیفتاد» اثر محمدعلی رکنی با ۱۷۰ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه برای سومین بار از سوی کتابستان معرفت روانه بازار کتاب شد.
 

«دخیل عشق»:
نویسندهدر «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می‌برد که پاها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می‌شود. پدر آن‌ها را ترک می‌کند و بعد از گذشت ده سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می‌شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می‌شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می‌کنند می‌شود.
 
در بخشی از این رمان آمده است:
دختر با دیدن پروانه که از پشت پنجره برای او شکلک درمی‌آورد، خنده‌اش می‌گیرد و چادر گل‌دار صورتی‌اش را روی دهان می‌کشد. مرد رد نگاه او را می‌گیرد و می‌بیند زهره، بچه را از جلوی پنجره کنار می‌کشد. صبوره به ستون ایوان تکیه می‌دهد و به مرد نگاه می‌کند؛ به قدِ بلند و هیکل چهارشانه‌اش. این‌بار رسول سرش را پایین می‌اندازد و نفسش را در سینه حبس می‌کند. زود وسط ایوان و کنار صبوره می‌نشیند تا نتواند دوباره براندازش کند. می‌ترسد سرووضعش دختر را بترساند. همسر اولش همیشه می‌گفت او فقط یک غول عصبانی است.
 
رمان «دخیل عشق» اثر مریم بصیری با ۳۶۰ صفحه در سال ۹۷ با بیست و دومین چاپ  در ۳۶۰ صفحه از سوی کتابستان معرفت روانه بازار کتاب شد.
 

«رویای فالاچی»:
رمان «رویای فالاچی» اثر در واقع داستان انسان‌های سرگشته‌ای است که بلاتکلیف و مردد در شاهراه‌های زندگی ایستاده‌اند و با علامت سوالی بزرگ در مورد کیستی و چیستی خود و کسانی که دوست می‌دارند، مواجه شده‌اند. دستی نامرئی، آن‌ها را مانند مهره‌های دومینو می‌چیند و برمی‌چیند و مدام چیدمان‌شان را تغییر می‌دهد و سپس آن‌ها را گیج و منگ با دنیایی از سوال درباره جایگاه، مکان، زمان و ارتباطشان با یکدیگر در گمگشتگی بی‌پایان رها می‌کند و این سوال مطرح می‌شود که آیا این شخصیت‌های سرگشته، در آشفتگی جهانی که مدام در آن گم می‌شوند، بالاخره خویشتن و رویاهایشان را باز می‌یابند یا نه.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
 هاله همان‌طور که از شیب خیابان بالا می‌رفت، نگاهش روی دیوار یک مجتمع آموزشی به نقاشی نیمه‌تمامی افتاد. نقاشی هنوز شکلش در نیامده بود. به دور و بر نگاه کرد تا نقاش آن را پیدا کند اما کسی آن‌جا نبود. دوباره به نقاشی نگاه کرد. طیفی از رنگ‌های آبی، روی دیوار به صورت ابر و باد طراحی شده بودند. شکل ظاهری‌اش او را به‌یاد طرح‌های کوبیسم می‌انداخت. او همان‌طور که به این طرح آشفته و نیمه‌کاره نگاه می‌کرد، یک‌دفعه به‌یاد آورد که نقاشی روی دیوار حیاط، در مدرسه‌ی راهنمایی دخترانه‌ی اندیشه‌ی بابل هم هنوز ناتمام است. آن‌جا طرح مقنعه‌ای سیاه دور دایره‌ی سفید و بی‌صورت، شبیه اعلامیه‌ی ترحیم مادربزرگش، روی دیوار مانده است. پدرش قبل از مرگ به او گفته بود که خیال دارد ته‌چهره‌ی او را توی آن قاب مقنعه نقاشی کند. این یک راز بین پدر ودختر بود وچون هیچ‌وقت نقاشی کامل نشد، برای همیشه یک راز ماند.
 
کتاب «رویای فالاچی» از سوی انتشارات شهرستان ادب در پاییز ۹۷ با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در ۲۹۵ صفحه و قیمت ۳۵ هزار تومان به چاپ رسیده است.
 

«آلوت»:
«آلوت» رمانی است که ریشه تکفیری‌ها می‌پردازد. در «آلوت» به این نکته توجه ویژه شده ‌که می‌شود مثل فخرالدین داستان قرائتی پر از خشونت و افراطی‌گری از دین داشت و می‌شود مثل رضوان صدیق دیگر شخصیت رمان «آلوت» قرائتی انسانی‌تر و معقول‌تر داشت و یا حتی مثل شاه‌سلطان‌حسین داستان می‌توان به قرائتی خیال‌انگیز و پر از وهم رسید.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
به شب نکشيد که ملاممد فرار کرد. کسي هم نفهميد کي از خانۀ محقرش در جنب مدرسه، بيرون رفته بود؟ زن و بچه‏هايش را رها کرده بود و رفته بود. به زنش گفتند او ديگر شوهرت نيست چون مرتد شده و اگر خبري از او يافتي بايد اعلام کني چون قتل مرتد واجب است وگرنه معاونت بر إثم کرده‏اي و مجازات مي‏شوي.
 
رمان «آلوت» اثر امیرخداوردی با ۲۳۲ صفحه در سال ۹۶  به قیمت ۲۵ هزار تومان از سوی انتشارات نگاه روانه بازار کتاب شد.
 

«قرار مهنا»
رمان «قرار مهنا» داستان مبارزه با گروه‌های تکفیری در جنگ با سوریه را روایت می‌کند. نویسنده با تحقیقات صورت گرفته در بستر اتفاقات سوریه و دفاع مقدس، سعی کرده با بیان جزئیات به باورپذیری داستان کمک کند.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
نقشه را بزرگ کرد. دور تعدادی از آپارتمان‌های یکی از خیابان‌های مجتمع، دایره ی زرد رنگی کشیده شده بود. این جاست! حدود ده آپارتمان در اطراف خیابان. یکی از مجاهدین که انفجار ماشین را دیده، گفته بعد از انفجار خودش را کشان کشان رسانده به این خیابان. توی عکس انگار انتهای این بلوک بسته است و این ده آپارتمان تنها جایی است که میتواند مخفی شده باشد.
 
کتاب «قرار مهنا» اثر مهدی کفاش از سوی انتشارات شهرستان ادب در سال ۹۷ در ۵۵ صفحه و قیمت ۶ هزار تومان روانه بازار است.
 

«هر صبح می‌میریم»
راوی رمان «هر صبح می‌میریم» که عکاس مجله بوده در بند اعدامی‌ها زندانی و در انتظار اجرای حکم است پیش از اجرای حکم در محکمه ای خیالی خود را داوری می‌کند. هرچند در هولناک ترین موقعیت زندگی خود نیز عاشق است. نویسنده در این رمان رابطه ی میان عشق و گناه و نیز عقوبت و رستگاری انسان مدرن را ترسیم می‌کند.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
صدای راه رفتن هیتلری توی کریدور هم نمی‌تواند جلوم را بگیرد و سر و صدایش و باز شدن در حتی. سرباز دستم را می‌گیرد. نمی‌دانم چرا این قدر مهربان شده! بهترین کاری را که می‌شد، در حقم انجام می‌دهند. لااقل از این اتاق خلاصم می‌کنند.
 
چاپ دوم «هر صبح می‌میریم» از سوی نشر افق در ۲۰۰ صفحه و با قیمت ۱۱ هزار تومان روانه بازار کتاب شده است.

این مطالب را به اشتراک بگذارید: