مهناز فتاحی: قلم من و تبر فرنگیس هر دو در خدمت دفاع مقدس بودند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، سال‌ها از پایان دفاع مقدس می‌گذرد اما روایت رشادت‌ها ادامه دارد. «فرنگیس» (فرنگیس حیدرپور) نمادی است از زنان مرزنشین کُرد که جنگ را با پاره، پاره تنشان، با تمام احساسشان و با روح و جانشان تجربه کردند. شهادت‌ها، رشادت‌ها، از دست دادن‌ها، از جان گذشتن‌ها، گرسنگی و آوارگی را با چشمانشان دیدند اما دیده نشدند. «روزهای بی آینه» نیز از انتظار ۱۸ ساله زنی دور از مرزها، برای دیدن همسرش می‌گوید. این دو کتاب تلخی‌های جنگ را برای زنان این سرزمین به تصویر کشیده‌اند.

پس از برگزاری برنامه‌های متنوع به مناسبت هفته کتاب به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان، اختتامیه این سلسله برنامه‌ها با حضور «فرنگیس حیدرپور» راوی کتاب «فرنگیس»، مهناز فتاحی نویسنده این کتاب و همچنین نویسنده کتاب «روزهای بی‌آینه»، گلستان جعفریان برگزار شد.
 

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان با اشاره به اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اولین و تخصصی‌ترین تشکلی است که برای کودکان و نوجوانان در ایران تاسیس شده است، افزود: اصلی‌ترین هدف این کانون کتابخوانی و توسعه و ترویج کتابخوانی است که با هدف رشد فکری، ذوقی و ادبی کودکان و نوجوانان شکل گرفته است.

بهناز ضرابی زاده افزود: بیست و هفتمین دوره کتاب و کتابخوانی را امسال با شعار «حال خوش خواندن» و «آینده ساختنی است» از تاریخ ۲۳ تا ۳۰ آبان ماه در ۲۸ مرکز فرهنگی هنری وابسته به این کانون و ۱۳ کتابخانه سیار و پستی در سراسر استان برگزار شده است.

نویسنده «ساجی» با بیان اینکه شروع این سلسله برنامه‌ها با نقد و بررسی کتاب «قچ قچ» سروده «طیبه شامانی» با حضور این شاعر در دو نوبت صبح و بعداز ظهر در مدرسه شیخ‌علیان روستای شورین و شهر صالح‌آباد برگزار شد، اظهار کرد: اولین روز هفته کتاب را با شادپیمایی از پیاده‌راه بوعلی سینا تا میدان آرامگاه بوعلی سینا آغاز شد و با رونمایی از عروسک غول پیکر «آجی کتابخوان» ادامه پیدا کرد.

ضرابی زاده از رونمایی دو کتاب گویا با عنوان‌های «آخرین تکه نان» و «خانم کوچیک» در این هفته و اهدا آن به کتابخانه فراگیر شماره ۳ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خبر داد و گفت: این دو کتاب به‌ویژه برای کودکان روشندل با همکاری آقای شادفر مربی سرود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز همدان گویا شد. 

نویسنده «گلستان یازدهم» از افتتاح کتابخانه «اسدالله شعبانی» در یکی از روستاهای شهرستان فامنین خبر داد و افزود: اسدالله شعبانی در این روستا حضور یافت و یک قفسه کتاب با ۶۰ عنوان کتاب به این کتابخانه هدیه شد. حضور اسدالله شعبانی در مرکز فرهنگی هنری بهار و گفت‌وگو درباره کتاب و شعرخوانی نیز از دیگر برنامه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همدان بود. 

نویسنده «دختر شینا» ادامه داد: بر این باوریم که مربیان کانون مروجان توسعه و ترویج کتاب و کتابخوانی هستند و اگر مربیانی عاشق کتاب و کتابخوان و فعال در حوزه توسعه کتاب و کتابخوانی داشته باشیم قطعا کودکان و نوجوانان کتابخوان خواهیم داشت. بنابر این دیدگاه به این باور رسیدیم که از خود شروع کنیم. بنابرین قبل از این هفته و در هفته دفاع مقدس مسابقه ای تحلیلی از کتاب «روزهای بی‌آینه» برگزار کردیم.

ضرابی زاده یادآور شد: این برنامه را با هدف برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «روزهای بی‌آینه» و تجلیل از نویسنده و راوی این کتاب و تجلیل از راوی و نویسنده کتاب «فرنگیس» برگزار شد.
 

گلستان جعفریان با اشاره به نحوه ورودش به حوزه ادبیات پایداری تاکید کرد: با فعالیت در این حوزه، سال‌های جنگ را جستجو کردم به این معنا که چرا جنگ شد؟ چرا آدم‌ها به جنگ رفتند؟ 

نویسنده «روزهای بی‌آینه» پاسخ به این سوال‌ها را مهم دانست و افزود: این‌ها سوالاتی است که حس جستجوگری اشخاص و نیاز به جستجوی آنان را پاسخ می‌دهد. «روزهای بی‌آینه» اندوخته ۲۰ سال جستجوی من در دفاع مقدس است. هرچه که در این بیست سال درباره شخصیت‌های در دفاع مقدس جستجو می‌کردم در شهید لشکری نمود پیدا کرد. کسی که ۱۸ سال اسارت را تحمل کرد و ۷ سال رنگ آفتاب را ندید. از آنجایی که به ادبیات عرفانی و فلسفه علاقه دارم دوست داشتم بدانم در آن تنهایی و بی‌خبری مطلق چگونه خود را حفظ کرده است. 

نویسنده «او نگاهش را به ارث گذاشت» بیان کرد: به سراغ یادداشت‌های شهید لشکری رفتم و به این جمله رسیدم که نوشته بودند: «این من نبودم که اسیر بودم وقتی برگشتم، فهمیدم که همسرم در این مدت اسیر بوده است که اکنون با زمین خوردن یک قاشق اعصابش به هم می‌ریزد و روح و روانش متشنج می‌شود.» این جمله من را از درون تکان داد و فکر کردم که باید به جستجوی منیژه لشکری بروم.
 

مهناز فتاحی نویسنده «فرنگیس» که خود در همدان به دنیا آمده است، گفت: در پارک شیرین کرمانشاه یک پناهگاه است و کنار پناهگاه، روی تپه تندیس یک خانم تبر به دست قرار دارد. روزی با خودم گفتم داستان این تندیس چیست؟ تا اینکه مهرماه سال ۱۳۹۰ رهبر معظم انقلاب اسلامی به کرمانشاه آمدند و فرمودند: «در شهر شما یک بانوی مسلمان و شجاع در مقام دفاع می‌تواند سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی مهاجم را به خاک و خون بکشد، این را نگه دارید، حفظ کنید برای خودتان». لحظه‌ای که این جملات را می‌شنیدم، خیلی ناراحت بودم و گفتم کاش داد بزنم و بگویم که نوشتن این داستان را شروع کرده‌ام.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، افزود: پدرم بسیار کتابخوان بود. ما در کانون برنامه‌های زیادی را اجرا می‌کنیم اما قطعا پدر و مادر موثرترین نقش را در کتابخوان کردن فرزندان خود دارند. 

وی سرآغاز نوشتن را پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی و در ۱۵ شهریور دانست که جنگ به‌صورت غیررسمی در مناطق مرزی آغاز شده بود و بدون حضور پدر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.

فتاحی با اشاره به خاطرات خود از نگارش این خاطرات و در دست چاپ بودن آن به عنوان آخرین کتابش خبر داد و افزود: در ۱۲ سالگی اولین اثرم به چاپ رسید. 

نویسنده «طعم تلخ خرما» با اشاره به نحوه آشنایی با فرنگیس حیدرپور و نحوه متقاعد کردن او، افزود: نوشتن این کتاب سه سال طول کشید، در این سه سال با توجه به کارمند بودنم و مسافت سه‌ساعته تا روستای گورسفید و رفت و برگشت و زمان مصاحبه که حدود ۹ ساعت در روز زمان نیاز داشت؛ مجبور بودم جمعه‌ها و روزهای تعطیل به دیدار ایشان بروم. این کتاب را بیش از ۵۰ بار بازنویسی کردم و با بیشتر اهالی روستا و خانواده ایشان مصاحبه کردم. 

فتاحی با بیان اینکه برخی افراد می‌پرسند چرا در آن لحظه دشمن را با تبر کشت؟، از قول فرنگیس حیدرپور پاسخ داد: «فرنگیس در آن زمان ۱۸ سال داشته است که روبروی ۲ سرباز عراقی قرار می‌گیرد و تنها سلاح وی همان تبر است. در کنار همان چشمه که اتفاق روی می‌دهد، برادرشان در سن ۱۵ سالگی روی مین می‌رود و برادر دیگرش و دیگر وابستگانش شهید می‌شوند. فرنگیس می‌گوید دشمن دشمن است. اگر ما به دستشان می‌افتادیم ما را نابود می‌کردند و ما باید رودرروی دشمن باشیم.»

نویسنده «فرنگیس» ادامه داد: قلم من و تبر فرنگیس برای دفاع مقدس باهم کار کردند. این افتخار را دارم که از هنری که دارم استفاده کرده ام و توانسته ام یک حادثه بزرگ که نشان دهنده مقاومت و ایستادگی مردم روستاهای مرزی است که بدون مزد و انتظار می‌جنگیدند و زخم می‌خوردند را به نگارش درآورم.

مسئول واحد آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان نیز با اشاره به شجاعت این بانوی کرد اظهار کرد: زمانی که کتاب فرنگیس را می‌خواندم به نظرم آمد که همان دو روزی که فرنگیس در ۱۰ سالگی ساعتی را با این فکر می‌گذراند که نکند عروس عراقی‌ها شود؛ برای تبر به دست گرفتن و کشتن و اسیر کردن عراقی‌ها کفایت می‌کند. به همین دلیل فکر می‌کنم زندگی دختران کرد می‌تواند یک کتاب باشد.
 

در این مراسم از برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «روزهای بی‌آینه»، عضو کتابخوان، مادر کتابخوان، مربیان خلاق در حوزه ترویج کتابخوانی و همچنین از راوی و نویسنده کتاب‌های فرنگیس و روزهای بی آینه تجلیل شد.
 

همچنین در این نشست ضمن تقدیر از رضوی معاون سابق فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حکم انتصاب معصومه ابراهیمی به عنوان معاون فرهنگی این کانون اهدا شد.
 

فرنگیس حیدرپور در پایان این نشست به خبرنگار ایبنا گفت: از انتشار این کتاب بسیار خوشحالم و خدا را شاکرم که خانم فتاحی با چنین دقت و توانمندی این کتاب را نوشت  و توانست این موفقیت‌ها را کسب کند.

حیدرپور افزود: اگر می‌دانستم این کتاب به چنین موفقیتی می‌رسد مطالب بیشتری را روایت می‌کردم. حقیقت این است که فکر نمی‌کردم به تقریظ مقام معظم رهبری برسد و ایشان به آن چنین توجهی داشته باشند. روایت‌های این کتاب کاملا صادقانه است، البته برخی از رویدادها را از قلم انداخته ام و بازگو نکردم.
 

مهناز فتاحی نیز به خبرنگار ایبنا گفت: من به کتاب «فرنگیس» به عنوان کتاب یک فرد نگاه نمی‌کنم؛ بلکه داستان گروهی از مردان و زنان را نوشته‌ام که در یک روستا در پی حفظ ارزش‌ها و آرمان‌هایشان هستند. از طرفی از نگاه همین افراد تاریخ ۸ سال دفاع مقدس را مرور می‌کنید. فرنگیس در تلاش است که خانه و زندگی خود را حفظ کند. در واقع این خانه و زندگی نمادی از کشورمان است. می‌شود گفت فرنگیس نماد زنان کرد دلاور و تمام زنان مناطق جنگ زده است که در گمنامی فقط برای حفظ آب و خاک و آرمان‌هایشان مقاومت کرده‌اند و با چنگ و دندان جنگیده‌اند.

این مطالب را به اشتراک بگذارید:

مهناز فتاحی: قلم من و تبر فرنگیس هر دو در خدمت دفاع مقدس بودند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، سال‌ها از پایان دفاع مقدس می‌گذرد اما روایت رشادت‌ها ادامه دارد. «فرنگیس» (فرنگیس حیدرپور) نمادی است از زنان مرزنشین کُرد که جنگ را با پاره، پاره تنشان، با تمام احساسشان و با روح و جانشان تجربه کردند. شهادت‌ها، رشادت‌ها، از دست دادن‌ها، از جان گذشتن‌ها، گرسنگی و آوارگی را با چشمانشان دیدند اما دیده نشدند. «روزهای بی آینه» نیز از انتظار ۱۸ ساله زنی دور از مرزها، برای دیدن همسرش می‌گوید. این دو کتاب تلخی‌های جنگ را برای زنان این سرزمین به تصویر کشیده‌اند.

پس از برگزاری برنامه‌های متنوع به مناسبت هفته کتاب به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان، اختتامیه این سلسله برنامه‌ها با حضور «فرنگیس حیدرپور» راوی کتاب «فرنگیس»، مهناز فتاحی نویسنده این کتاب و همچنین نویسنده کتاب «روزهای بی‌آینه»، گلستان جعفریان برگزار شد.
 

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان با اشاره به اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اولین و تخصصی‌ترین تشکلی است که برای کودکان و نوجوانان در ایران تاسیس شده است، افزود: اصلی‌ترین هدف این کانون کتابخوانی و توسعه و ترویج کتابخوانی است که با هدف رشد فکری، ذوقی و ادبی کودکان و نوجوانان شکل گرفته است.

بهناز ضرابی زاده افزود: بیست و هفتمین دوره کتاب و کتابخوانی را امسال با شعار «حال خوش خواندن» و «آینده ساختنی است» از تاریخ ۲۳ تا ۳۰ آبان ماه در ۲۸ مرکز فرهنگی هنری وابسته به این کانون و ۱۳ کتابخانه سیار و پستی در سراسر استان برگزار شده است.

نویسنده «ساجی» با بیان اینکه شروع این سلسله برنامه‌ها با نقد و بررسی کتاب «قچ قچ» سروده «طیبه شامانی» با حضور این شاعر در دو نوبت صبح و بعداز ظهر در مدرسه شیخ‌علیان روستای شورین و شهر صالح‌آباد برگزار شد، اظهار کرد: اولین روز هفته کتاب را با شادپیمایی از پیاده‌راه بوعلی سینا تا میدان آرامگاه بوعلی سینا آغاز شد و با رونمایی از عروسک غول پیکر «آجی کتابخوان» ادامه پیدا کرد.

ضرابی زاده از رونمایی دو کتاب گویا با عنوان‌های «آخرین تکه نان» و «خانم کوچیک» در این هفته و اهدا آن به کتابخانه فراگیر شماره ۳ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خبر داد و گفت: این دو کتاب به‌ویژه برای کودکان روشندل با همکاری آقای شادفر مربی سرود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز همدان گویا شد. 

نویسنده «گلستان یازدهم» از افتتاح کتابخانه «اسدالله شعبانی» در یکی از روستاهای شهرستان فامنین خبر داد و افزود: اسدالله شعبانی در این روستا حضور یافت و یک قفسه کتاب با ۶۰ عنوان کتاب به این کتابخانه هدیه شد. حضور اسدالله شعبانی در مرکز فرهنگی هنری بهار و گفت‌وگو درباره کتاب و شعرخوانی نیز از دیگر برنامه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همدان بود. 

نویسنده «دختر شینا» ادامه داد: بر این باوریم که مربیان کانون مروجان توسعه و ترویج کتاب و کتابخوانی هستند و اگر مربیانی عاشق کتاب و کتابخوان و فعال در حوزه توسعه کتاب و کتابخوانی داشته باشیم قطعا کودکان و نوجوانان کتابخوان خواهیم داشت. بنابر این دیدگاه به این باور رسیدیم که از خود شروع کنیم. بنابرین قبل از این هفته و در هفته دفاع مقدس مسابقه ای تحلیلی از کتاب «روزهای بی‌آینه» برگزار کردیم.

ضرابی زاده یادآور شد: این برنامه را با هدف برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «روزهای بی‌آینه» و تجلیل از نویسنده و راوی این کتاب و تجلیل از راوی و نویسنده کتاب «فرنگیس» برگزار شد.
 

گلستان جعفریان با اشاره به نحوه ورودش به حوزه ادبیات پایداری تاکید کرد: با فعالیت در این حوزه، سال‌های جنگ را جستجو کردم به این معنا که چرا جنگ شد؟ چرا آدم‌ها به جنگ رفتند؟ 

نویسنده «روزهای بی‌آینه» پاسخ به این سوال‌ها را مهم دانست و افزود: این‌ها سوالاتی است که حس جستجوگری اشخاص و نیاز به جستجوی آنان را پاسخ می‌دهد. «روزهای بی‌آینه» اندوخته ۲۰ سال جستجوی من در دفاع مقدس است. هرچه که در این بیست سال درباره شخصیت‌های در دفاع مقدس جستجو می‌کردم در شهید لشکری نمود پیدا کرد. کسی که ۱۸ سال اسارت را تحمل کرد و ۷ سال رنگ آفتاب را ندید. از آنجایی که به ادبیات عرفانی و فلسفه علاقه دارم دوست داشتم بدانم در آن تنهایی و بی‌خبری مطلق چگونه خود را حفظ کرده است. 

نویسنده «او نگاهش را به ارث گذاشت» بیان کرد: به سراغ یادداشت‌های شهید لشکری رفتم و به این جمله رسیدم که نوشته بودند: «این من نبودم که اسیر بودم وقتی برگشتم، فهمیدم که همسرم در این مدت اسیر بوده است که اکنون با زمین خوردن یک قاشق اعصابش به هم می‌ریزد و روح و روانش متشنج می‌شود.» این جمله من را از درون تکان داد و فکر کردم که باید به جستجوی منیژه لشکری بروم.
 

مهناز فتاحی نویسنده «فرنگیس» که خود در همدان به دنیا آمده است، گفت: در پارک شیرین کرمانشاه یک پناهگاه است و کنار پناهگاه، روی تپه تندیس یک خانم تبر به دست قرار دارد. روزی با خودم گفتم داستان این تندیس چیست؟ تا اینکه مهرماه سال ۱۳۹۰ رهبر معظم انقلاب اسلامی به کرمانشاه آمدند و فرمودند: «در شهر شما یک بانوی مسلمان و شجاع در مقام دفاع می‌تواند سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی مهاجم را به خاک و خون بکشد، این را نگه دارید، حفظ کنید برای خودتان». لحظه‌ای که این جملات را می‌شنیدم، خیلی ناراحت بودم و گفتم کاش داد بزنم و بگویم که نوشتن این داستان را شروع کرده‌ام.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، افزود: پدرم بسیار کتابخوان بود. ما در کانون برنامه‌های زیادی را اجرا می‌کنیم اما قطعا پدر و مادر موثرترین نقش را در کتابخوان کردن فرزندان خود دارند. 

وی سرآغاز نوشتن را پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی و در ۱۵ شهریور دانست که جنگ به‌صورت غیررسمی در مناطق مرزی آغاز شده بود و بدون حضور پدر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.

فتاحی با اشاره به خاطرات خود از نگارش این خاطرات و در دست چاپ بودن آن به عنوان آخرین کتابش خبر داد و افزود: در ۱۲ سالگی اولین اثرم به چاپ رسید. 

نویسنده «طعم تلخ خرما» با اشاره به نحوه آشنایی با فرنگیس حیدرپور و نحوه متقاعد کردن او، افزود: نوشتن این کتاب سه سال طول کشید، در این سه سال با توجه به کارمند بودنم و مسافت سه‌ساعته تا روستای گورسفید و رفت و برگشت و زمان مصاحبه که حدود ۹ ساعت در روز زمان نیاز داشت؛ مجبور بودم جمعه‌ها و روزهای تعطیل به دیدار ایشان بروم. این کتاب را بیش از ۵۰ بار بازنویسی کردم و با بیشتر اهالی روستا و خانواده ایشان مصاحبه کردم. 

فتاحی با بیان اینکه برخی افراد می‌پرسند چرا در آن لحظه دشمن را با تبر کشت؟، از قول فرنگیس حیدرپور پاسخ داد: «فرنگیس در آن زمان ۱۸ سال داشته است که روبروی ۲ سرباز عراقی قرار می‌گیرد و تنها سلاح وی همان تبر است. در کنار همان چشمه که اتفاق روی می‌دهد، برادرشان در سن ۱۵ سالگی روی مین می‌رود و برادر دیگرش و دیگر وابستگانش شهید می‌شوند. فرنگیس می‌گوید دشمن دشمن است. اگر ما به دستشان می‌افتادیم ما را نابود می‌کردند و ما باید رودرروی دشمن باشیم.»

نویسنده «فرنگیس» ادامه داد: قلم من و تبر فرنگیس برای دفاع مقدس باهم کار کردند. این افتخار را دارم که از هنری که دارم استفاده کرده ام و توانسته ام یک حادثه بزرگ که نشان دهنده مقاومت و ایستادگی مردم روستاهای مرزی است که بدون مزد و انتظار می‌جنگیدند و زخم می‌خوردند را به نگارش درآورم.

مسئول واحد آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان نیز با اشاره به شجاعت این بانوی کرد اظهار کرد: زمانی که کتاب فرنگیس را می‌خواندم به نظرم آمد که همان دو روزی که فرنگیس در ۱۰ سالگی ساعتی را با این فکر می‌گذراند که نکند عروس عراقی‌ها شود؛ برای تبر به دست گرفتن و کشتن و اسیر کردن عراقی‌ها کفایت می‌کند. به همین دلیل فکر می‌کنم زندگی دختران کرد می‌تواند یک کتاب باشد.
 

در این مراسم از برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «روزهای بی‌آینه»، عضو کتابخوان، مادر کتابخوان، مربیان خلاق در حوزه ترویج کتابخوانی و همچنین از راوی و نویسنده کتاب‌های فرنگیس و روزهای بی آینه تجلیل شد.
 

همچنین در این نشست ضمن تقدیر از رضوی معاون سابق فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حکم انتصاب معصومه ابراهیمی به عنوان معاون فرهنگی این کانون اهدا شد.
 

فرنگیس حیدرپور در پایان این نشست به خبرنگار ایبنا گفت: از انتشار این کتاب بسیار خوشحالم و خدا را شاکرم که خانم فتاحی با چنین دقت و توانمندی این کتاب را نوشت  و توانست این موفقیت‌ها را کسب کند.

حیدرپور افزود: اگر می‌دانستم این کتاب به چنین موفقیتی می‌رسد مطالب بیشتری را روایت می‌کردم. حقیقت این است که فکر نمی‌کردم به تقریظ مقام معظم رهبری برسد و ایشان به آن چنین توجهی داشته باشند. روایت‌های این کتاب کاملا صادقانه است، البته برخی از رویدادها را از قلم انداخته ام و بازگو نکردم.
 

مهناز فتاحی نیز به خبرنگار ایبنا گفت: من به کتاب «فرنگیس» به عنوان کتاب یک فرد نگاه نمی‌کنم؛ بلکه داستان گروهی از مردان و زنان را نوشته‌ام که در یک روستا در پی حفظ ارزش‌ها و آرمان‌هایشان هستند. از طرفی از نگاه همین افراد تاریخ ۸ سال دفاع مقدس را مرور می‌کنید. فرنگیس در تلاش است که خانه و زندگی خود را حفظ کند. در واقع این خانه و زندگی نمادی از کشورمان است. می‌شود گفت فرنگیس نماد زنان کرد دلاور و تمام زنان مناطق جنگ زده است که در گمنامی فقط برای حفظ آب و خاک و آرمان‌هایشان مقاومت کرده‌اند و با چنگ و دندان جنگیده‌اند.

این مطالب را به اشتراک بگذارید:

مهناز فتاحی: قلم من و تبر فرنگیس هر دو در خدمت دفاع مقدس بودند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، سال‌ها از پایان دفاع مقدس می‌گذرد اما روایت رشادت‌ها ادامه دارد. «فرنگیس» (فرنگیس حیدرپور) نمادی است از زنان مرزنشین کُرد که جنگ را با پاره، پاره تنشان، با تمام احساسشان و با روح و جانشان تجربه کردند. شهادت‌ها، رشادت‌ها، از دست دادن‌ها، از جان گذشتن‌ها، گرسنگی و آوارگی را با چشمانشان دیدند اما دیده نشدند. «روزهای بی آینه» نیز از انتظار ۱۸ ساله زنی دور از مرزها، برای دیدن همسرش می‌گوید. این دو کتاب تلخی‌های جنگ را برای زنان این سرزمین به تصویر کشیده‌اند.

پس از برگزاری برنامه‌های متنوع به مناسبت هفته کتاب به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان، اختتامیه این سلسله برنامه‌ها با حضور «فرنگیس حیدرپور» راوی کتاب «فرنگیس»، مهناز فتاحی نویسنده این کتاب و همچنین نویسنده کتاب «روزهای بی‌آینه»، گلستان جعفریان برگزار شد.
 

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان با اشاره به اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اولین و تخصصی‌ترین تشکلی است که برای کودکان و نوجوانان در ایران تاسیس شده است، افزود: اصلی‌ترین هدف این کانون کتابخوانی و توسعه و ترویج کتابخوانی است که با هدف رشد فکری، ذوقی و ادبی کودکان و نوجوانان شکل گرفته است.

بهناز ضرابی زاده افزود: بیست و هفتمین دوره کتاب و کتابخوانی را امسال با شعار «حال خوش خواندن» و «آینده ساختنی است» از تاریخ ۲۳ تا ۳۰ آبان ماه در ۲۸ مرکز فرهنگی هنری وابسته به این کانون و ۱۳ کتابخانه سیار و پستی در سراسر استان برگزار شده است.

نویسنده «ساجی» با بیان اینکه شروع این سلسله برنامه‌ها با نقد و بررسی کتاب «قچ قچ» سروده «طیبه شامانی» با حضور این شاعر در دو نوبت صبح و بعداز ظهر در مدرسه شیخ‌علیان روستای شورین و شهر صالح‌آباد برگزار شد، اظهار کرد: اولین روز هفته کتاب را با شادپیمایی از پیاده‌راه بوعلی سینا تا میدان آرامگاه بوعلی سینا آغاز شد و با رونمایی از عروسک غول پیکر «آجی کتابخوان» ادامه پیدا کرد.

ضرابی زاده از رونمایی دو کتاب گویا با عنوان‌های «آخرین تکه نان» و «خانم کوچیک» در این هفته و اهدا آن به کتابخانه فراگیر شماره ۳ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خبر داد و گفت: این دو کتاب به‌ویژه برای کودکان روشندل با همکاری آقای شادفر مربی سرود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز همدان گویا شد. 

نویسنده «گلستان یازدهم» از افتتاح کتابخانه «اسدالله شعبانی» در یکی از روستاهای شهرستان فامنین خبر داد و افزود: اسدالله شعبانی در این روستا حضور یافت و یک قفسه کتاب با ۶۰ عنوان کتاب به این کتابخانه هدیه شد. حضور اسدالله شعبانی در مرکز فرهنگی هنری بهار و گفت‌وگو درباره کتاب و شعرخوانی نیز از دیگر برنامه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همدان بود. 

نویسنده «دختر شینا» ادامه داد: بر این باوریم که مربیان کانون مروجان توسعه و ترویج کتاب و کتابخوانی هستند و اگر مربیانی عاشق کتاب و کتابخوان و فعال در حوزه توسعه کتاب و کتابخوانی داشته باشیم قطعا کودکان و نوجوانان کتابخوان خواهیم داشت. بنابر این دیدگاه به این باور رسیدیم که از خود شروع کنیم. بنابرین قبل از این هفته و در هفته دفاع مقدس مسابقه ای تحلیلی از کتاب «روزهای بی‌آینه» برگزار کردیم.

ضرابی زاده یادآور شد: این برنامه را با هدف برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «روزهای بی‌آینه» و تجلیل از نویسنده و راوی این کتاب و تجلیل از راوی و نویسنده کتاب «فرنگیس» برگزار شد.
 

گلستان جعفریان با اشاره به نحوه ورودش به حوزه ادبیات پایداری تاکید کرد: با فعالیت در این حوزه، سال‌های جنگ را جستجو کردم به این معنا که چرا جنگ شد؟ چرا آدم‌ها به جنگ رفتند؟ 

نویسنده «روزهای بی‌آینه» پاسخ به این سوال‌ها را مهم دانست و افزود: این‌ها سوالاتی است که حس جستجوگری اشخاص و نیاز به جستجوی آنان را پاسخ می‌دهد. «روزهای بی‌آینه» اندوخته ۲۰ سال جستجوی من در دفاع مقدس است. هرچه که در این بیست سال درباره شخصیت‌های در دفاع مقدس جستجو می‌کردم در شهید لشکری نمود پیدا کرد. کسی که ۱۸ سال اسارت را تحمل کرد و ۷ سال رنگ آفتاب را ندید. از آنجایی که به ادبیات عرفانی و فلسفه علاقه دارم دوست داشتم بدانم در آن تنهایی و بی‌خبری مطلق چگونه خود را حفظ کرده است. 

نویسنده «او نگاهش را به ارث گذاشت» بیان کرد: به سراغ یادداشت‌های شهید لشکری رفتم و به این جمله رسیدم که نوشته بودند: «این من نبودم که اسیر بودم وقتی برگشتم، فهمیدم که همسرم در این مدت اسیر بوده است که اکنون با زمین خوردن یک قاشق اعصابش به هم می‌ریزد و روح و روانش متشنج می‌شود.» این جمله من را از درون تکان داد و فکر کردم که باید به جستجوی منیژه لشکری بروم.
 

مهناز فتاحی نویسنده «فرنگیس» که خود در همدان به دنیا آمده است، گفت: در پارک شیرین کرمانشاه یک پناهگاه است و کنار پناهگاه، روی تپه تندیس یک خانم تبر به دست قرار دارد. روزی با خودم گفتم داستان این تندیس چیست؟ تا اینکه مهرماه سال ۱۳۹۰ رهبر معظم انقلاب اسلامی به کرمانشاه آمدند و فرمودند: «در شهر شما یک بانوی مسلمان و شجاع در مقام دفاع می‌تواند سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی مهاجم را به خاک و خون بکشد، این را نگه دارید، حفظ کنید برای خودتان». لحظه‌ای که این جملات را می‌شنیدم، خیلی ناراحت بودم و گفتم کاش داد بزنم و بگویم که نوشتن این داستان را شروع کرده‌ام.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، افزود: پدرم بسیار کتابخوان بود. ما در کانون برنامه‌های زیادی را اجرا می‌کنیم اما قطعا پدر و مادر موثرترین نقش را در کتابخوان کردن فرزندان خود دارند. 

وی سرآغاز نوشتن را پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی و در ۱۵ شهریور دانست که جنگ به‌صورت غیررسمی در مناطق مرزی آغاز شده بود و بدون حضور پدر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.

فتاحی با اشاره به خاطرات خود از نگارش این خاطرات و در دست چاپ بودن آن به عنوان آخرین کتابش خبر داد و افزود: در ۱۲ سالگی اولین اثرم به چاپ رسید. 

نویسنده «طعم تلخ خرما» با اشاره به نحوه آشنایی با فرنگیس حیدرپور و نحوه متقاعد کردن او، افزود: نوشتن این کتاب سه سال طول کشید، در این سه سال با توجه به کارمند بودنم و مسافت سه‌ساعته تا روستای گورسفید و رفت و برگشت و زمان مصاحبه که حدود ۹ ساعت در روز زمان نیاز داشت؛ مجبور بودم جمعه‌ها و روزهای تعطیل به دیدار ایشان بروم. این کتاب را بیش از ۵۰ بار بازنویسی کردم و با بیشتر اهالی روستا و خانواده ایشان مصاحبه کردم. 

فتاحی با بیان اینکه برخی افراد می‌پرسند چرا در آن لحظه دشمن را با تبر کشت؟، از قول فرنگیس حیدرپور پاسخ داد: «فرنگیس در آن زمان ۱۸ سال داشته است که روبروی ۲ سرباز عراقی قرار می‌گیرد و تنها سلاح وی همان تبر است. در کنار همان چشمه که اتفاق روی می‌دهد، برادرشان در سن ۱۵ سالگی روی مین می‌رود و برادر دیگرش و دیگر وابستگانش شهید می‌شوند. فرنگیس می‌گوید دشمن دشمن است. اگر ما به دستشان می‌افتادیم ما را نابود می‌کردند و ما باید رودرروی دشمن باشیم.»

نویسنده «فرنگیس» ادامه داد: قلم من و تبر فرنگیس برای دفاع مقدس باهم کار کردند. این افتخار را دارم که از هنری که دارم استفاده کرده ام و توانسته ام یک حادثه بزرگ که نشان دهنده مقاومت و ایستادگی مردم روستاهای مرزی است که بدون مزد و انتظار می‌جنگیدند و زخم می‌خوردند را به نگارش درآورم.

مسئول واحد آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان نیز با اشاره به شجاعت این بانوی کرد اظهار کرد: زمانی که کتاب فرنگیس را می‌خواندم به نظرم آمد که همان دو روزی که فرنگیس در ۱۰ سالگی ساعتی را با این فکر می‌گذراند که نکند عروس عراقی‌ها شود؛ برای تبر به دست گرفتن و کشتن و اسیر کردن عراقی‌ها کفایت می‌کند. به همین دلیل فکر می‌کنم زندگی دختران کرد می‌تواند یک کتاب باشد.
 

در این مراسم از برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «روزهای بی‌آینه»، عضو کتابخوان، مادر کتابخوان، مربیان خلاق در حوزه ترویج کتابخوانی و همچنین از راوی و نویسنده کتاب‌های فرنگیس و روزهای بی آینه تجلیل شد.
 

همچنین در این نشست ضمن تقدیر از رضوی معاون سابق فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حکم انتصاب معصومه ابراهیمی به عنوان معاون فرهنگی این کانون اهدا شد.
 

فرنگیس حیدرپور در پایان این نشست به خبرنگار ایبنا گفت: از انتشار این کتاب بسیار خوشحالم و خدا را شاکرم که خانم فتاحی با چنین دقت و توانمندی این کتاب را نوشت  و توانست این موفقیت‌ها را کسب کند.

حیدرپور افزود: اگر می‌دانستم این کتاب به چنین موفقیتی می‌رسد مطالب بیشتری را روایت می‌کردم. حقیقت این است که فکر نمی‌کردم به تقریظ مقام معظم رهبری برسد و ایشان به آن چنین توجهی داشته باشند. روایت‌های این کتاب کاملا صادقانه است، البته برخی از رویدادها را از قلم انداخته ام و بازگو نکردم.
 

مهناز فتاحی نیز به خبرنگار ایبنا گفت: من به کتاب «فرنگیس» به عنوان کتاب یک فرد نگاه نمی‌کنم؛ بلکه داستان گروهی از مردان و زنان را نوشته‌ام که در یک روستا در پی حفظ ارزش‌ها و آرمان‌هایشان هستند. از طرفی از نگاه همین افراد تاریخ ۸ سال دفاع مقدس را مرور می‌کنید. فرنگیس در تلاش است که خانه و زندگی خود را حفظ کند. در واقع این خانه و زندگی نمادی از کشورمان است. می‌شود گفت فرنگیس نماد زنان کرد دلاور و تمام زنان مناطق جنگ زده است که در گمنامی فقط برای حفظ آب و خاک و آرمان‌هایشان مقاومت کرده‌اند و با چنگ و دندان جنگیده‌اند.

این مطالب را به اشتراک بگذارید: