علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارند صدای گروه‌های ناشنیده جامعه باشند

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) محمد فاضلی دکتری جامعه‌شناسی مرکز بررسی‌های استراتژیک، دانشگاه شهید بهشتی و مشاور اجتماعی وزیر نیرو در پنل اختتامیه همایش ارتباط علوم انسانی، تولید و صنعت که عصر امروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد طی سخنانی گفت: سخن از علوم انسانی، تولید و صنعت که به میان می‌آید، اول باید ملاحظه‌ای جدی را مد نظر داشت و با احتیاط گام برداشت. احتیاط از آن جهت که نکند همه اشتیاقها به پیوند زدن علوم انسانی با تولید و صنعت از آن جهت باشد که کشور در تنگنا قرار گرفته و تأمین مالی دانشگاه دشوار شده است، و از آنجا که تقسیم اعتبارات میان دانشکده‌ها و پژوهشکده‌ها بر اساس میزان کسب درآمد آنها از منابع بیرونی صورت می‌گیرد، پس علوم انسانی نیز به ناچار باید راهی به سوی درآمدزایی بیابند.

او ادامه داد: ما باید لختی بایستیم و تأمل کنیم و در این بنگریم که شاید همه آنچه تحت عنوان پیوند دانشگاه و جامعه و به تبع آن علوم انسانی، تولید و صنعت طرح می‌شود، چیزی جز اشتیاق برای کسب منابع مالی نیست و نسبتی با توسعه واقعی، تولید یا صنعت ندارد.

فاضلی با بیان اینکه علوم انسانی می‌تواند نسبت‌هایی با تولید و صنعت بیابد افزود: اما پیش از اینکه در این مقوله غور کنیم، باید به این اندیشید که این دسته از علوم، وظایف دیگری نیز بر عهده دارند که از اساس تعریف آنها برای سایر علوم و از جمله علوم پایه، فنی و مهندسی و پزشکی بنیان مستحکمی ندارد. آدمیان از فیزیک، ریاضیات، پزشکی یا علوم مهندسی انتظار ندارند درباره نسبت قدرت و انسان، و درباره میزان رعایت ارزشها در جامعه سخنی بگویند. این علوم و بالاخص یکی از فراوردهای اصلی آنها یعنی فناوری، بر روابط میان آدمیان اثر می‌گذارند و توانایی انسان برای پایبندی به ارزشها را متحول می‌سازند، اما آنها علومی برای اندیشیدن در نسبت انسان و ارزشها، نقد روابط میان آدمیان و سامان دادن به نرمافزارهای اداره جوامع انسانی نیستند.

به گفته این مدرس دانشگاه، ما بیگمان باید به نسبت علوم انسانی با تولید و صنعت بیندیشیم، اما به یاد داشته باشیم که علوم انسانی وظیفه‌ای سترگ‌تر، یعنی بررسیدن و پالودن اندیشه‌ها، سیاست‌ها و نرم‌افزارهای اداره جامعه را بر عهده دارد. نسبت علوم انسانی با تولید و صنعت را نباید مستقیم و همشأن نسبت علوم پایه یا فنی مهندسی با تولید و صنعت انگاشت.

او با تاکید بر اینکه جامعه ایرانی چندین دهه است که بابت اشتباهی گرفتن نقشهای علوم و عالمان تاوان سنگینی پرداخته است گفت: دیروز، روز مهندس بود. مهندسان و پزشکان دهه‌هاست حاکمان بلامنازع و تعیین‌کننده زمین بازی توسعه، اقتصاد، شهرسازی و محیط زیست بوده‌اند. آنها داعیه‌دار بازنگری در علوم انسانی و دوختن قباهای مختلف از اسلامی کردن تا مهندسی فرهنگی بر قامت این علوم نیز بوده‌اند. مهندسان با پوشاندن قبای سیاستگذاری عمومی بر تن اندیشه مهندسی، عاقبت نه چندان خوشایندی برای خود و دیگران رقم زده‌اند.

فاضلی با بیان اینکه علوم انسانی و اجتماعی، وظیفه دارند ناقد قدرت باشند و این فقط قدرت سیاسی نیست که به نقد نیاز دارد تصریح کرد: قدرت فنون مهندسی، تولید و صنعت نیز نیازمند نقدند. علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارند صدای گروه‌های ناشنیده جامعه باشند، همانها که گاه زیر پای تولید و صنعت له می
 شوند؛ و علوم انسانی و اجتماعی وظیفه دارند شرایط حکمرانی خوب معطوف به توسعه پایدار را تبیین کنند.

او افزود: علوم طبیعی قادرند ابزارهای خوبی برای توسعه باشند، اما آنها نیز به مانند هر ابزار دیگری نظیر سرمایه، فناوری یا نیروی انسانی، در دل مناسباتی کار می‌کنند که حکمرانی آن مناسبات را رقم میزند و ارزیابی و درانداختن طرح‌هایی که سبب کارآمدی ابزارها شود، وظیفه علوم انسانی و اجتماعی است. علوم انسانی و اجتماعی از این منظر، علوم حکمرانی هستند و جامعه‌ای که این کارکرد علوم انسانی و اجتماعی را به فراموشی بسپرد، روی خوش نخواهد دید.

او ادامه داد: من اگرچه با این ایده که تولید مقاله و تعدد آنرا شاخص «تولید علم» تلقی کند مخالفم، اما فعلاً روایت غالب آن است که تولید مقاله با تولید علم برابر است. رتبه ایران در تولید مقالات و ثبت آنها در نمایه‌های بین‌المللی از ۵۲ به ۱۶ ظرف ۲۰ سال ارتقا یافته است اما آیا ما در شاخص‌هایی نظیر کیفیت زندگی، تولید ناخالص داخلی، کاهش بیکاری و کنترل تورم هم همین رکورد را شاهد هستیم؟ دست یافتن به چنین بهبودهایی نیازمند حکمرانی مناسبی است که مطالعه و طراحی برای تحقق آن در حیطه علوم اجتماعی و انسانی است.

فاضلی با اشاره به اینکه علوم انسانی همچنین برای تأمل در معناهای مندرج در زندگی آدمیان است عنوان کرد: ادبیات، فلسفه، تاریخ، الهیات و دانش‌هایی از این دست، و آنچه علوم اجتماعی خوانده می‌شوند، به جهات مختلف ابعاد معنایی و غیرمادی زندگی انسانی را می‌کاوند. جفاست اگر علومی را که به سازوکارهای شادی، نفی خشونت، بهزیستی روانی و مناسبات اخلاقی و انسانی میان آدمیان می‌پردازند، فقط در مقایسه با سایر علوم و بر اساس نقشی که در تولید و صنعت ایفا می‌کنند قضاوت کنیم، و از این منظر است که معتقدم باید در برابر فشار برای پیوند زدن برای مثال فلسفه یا ادبیات با تولید و صنعت، تا حد ممکن مقاومت کرد. همان گونه که پزشکی از اساس برای معنا دادن به زندگی پدید نیامده، فلسفه یا ادبیات نیز برای گشودن قفل‌های فناورانه پدیدار نشدهاند و نباید بر اساس نقششان در ایجاد اشتغال یا رشد اقتصادی داوری شوند.

این مدرس دانشگاه در فراز دوم سخنانش گفت: قرار است علوم انسانی در فرایندهای تولید و صنعت نقشی ایفا کنند، ترجیح من آن است که به عوض پرداختن به چگونگی و نوع اثرگذاری آنها بر تولید و صنعت، ملزومات اثرگذاری را برشمارم. علوم انسانی و عمدتاً علوم اجتماعی، با توسعه دانش، مهارت و ارتباطات میان رشته‌ای قادرند درکی مناسب از تولید و صنعت، و ظرفیت تعامل با علوم فنی و مهندسی را در دانشجویان پرورش دهند.

به گفته او، علوم انسانی و اجتماعی مشروط به آنکه در افق‌های میان‌مدت و بلندمدت به کار گرفته شده و ارزیابی شوند، می‌توانند سهمی در تولید و صنعت ایفا کنند. تأثیرگذاری علوم اجتماعی در سامان دادن به مسأله آب و انرژی در ایران، نقش‌آفرینی علم تاریخ در ثبت «تاریخ سیاستی» در عرصه‌های مختلف و فواید توسعه‌ای مترتب بر آن یا کارآمدی سیاستگذاری عمومی در بهبود سیاست صنعتی، در افق زمانی متفاوت از علوم فنی و مهندسی، محسوس می‌شود.

فاضلی با بیان اینکه علوم انسانی و اجتماعی میتوانند به صورت غیرمستقیم در بهبود تولید و صنعت نقش داشته باشند عنوان کرد: اقتصاددانان عمدتاً قادر به تولید کالا و خدمات نیستند، اما قادرند سازوکارهای منجر به تولید بهره ور و کارآمد را کاوش کرده و به‌سامان شدن آن‌را تسهیل کنند. این ساماندهی اما در بازه‌های زمانی کوتاه مدت عمدتاً صورت نمیگیرد. جامعه‌شناسان نیز با بررسی روابط کار یا بقیه مشخصات فرهنگ سازمانی، قادرند ایفای نقش کنند اما اثرگذاری آنها نیز کند است. جامعه و حکمرانی‌ای که از علوم انسانی و اجتماعی تأثیر زودهنگام انتظار داشته باشد، از مقاصد خویش بازمی‌ماند.

او گفت: اثربخشی علوم انسانی و اجتماعی در عرصه صنعت و تولید تا اندازه زیادی منوط است به اینکه نقش کنشگران مرزی جدی گرفته شود. کسانی باید باشند که در مرزهای دانش و حکمرانی، حرکت کنند عاملان انتقال دانش به عرصه حکمرانی و مسائل حکمرانی به عرصه دانش باشند. جهان دهه‌هاست از طریق تأسیس اندیشکده‌های خصوصی و دولتی، و احترام گذاشتن به قواعد فعالیت در اندیشکده‌ها، پیدایش و اثربخش شدن کنشگران مرزی را تسهیل کرده و امنیت لازم برای ایشان را نیز فراهم ساخته است. اگر کارخانه‌ها، آزمایشگاه‌ها و سالن‌های طراحی و تولید، عرصه جولان علوم پایه و فنی ـ مهندسی است، اندیشکده‌ها جولانگاه آن دسته علوم انسانی و اجتماعی است که محصولاتی برای کمک به جریان‌های تصمیم‌گیری و اصلاح حکمرانی ارائه می‌کنند.

فاضلی با بیان اینکه سرنا را از سر گشادش نباید نواخت یادآور شد: همه علوم و از جمله علوم انسانی و اجتماعی می‌توانند سهم‌هایی در تولید و صنعت ایفا کنند؛ اما جریان واقعی در عرصه علوم و فناوری این گونه است که چون علمی به بلوغ و شکوفایی برسد، همچون چشمهای جوشان می‌شود که به بیرون تراوش کرده یا فوران میکند، و تولید و صنعت هم از این فوران و غلیان بهره خواهند برد. چنان نیست که با مطالبه کردن یا بدتر از آن فشار آوردن به علوم برای نقشآفرینی در عرصه تولید و صنعت، به فوران و غلیان برسند.
رشد و بالندگی علوم ـ اعم از علوم انسانی و اجتماعی ـ شرایطی دارد، و به کار بستن آنها در جریان توسعه نیز ملزومات نهادی فراوان دارد.

او تاکید کرد: معضل امروز را باید دوسویه بازخوانی کرد و هر گونه قرائت یکسویه که مشکل را به ضعف درونی علوم انسانی و اجتماعی نسبت دهد، و از نامناسب بودن شرایط نهادی لازم برای غنای درونی علوم انسانی و اجتماعی غفلت کند؛ یا آن دیدگاهی که از ضعفهای علوم انسانی و اجتماعی موجود در ابعاد محتوایی و سازمانی بگذرد و فقط به شرایط محاط بر علوم انسانی تکیه کند، ناقص خواهد بود. یکسویه‌نگری و هر اراده‌ای که بخواهد علوم انسانی و اجتماعی را بدون عنایت به کارکردهای متکثر آنها، یکسره مخدوم تولید و صنعت سازد، بیگمان جهد بی توفیق خواهد بود.

بر اساس این گزارش، در مراسم اختتامیه با قرائت بیانیه همایش و اهدای تندیس و لوح قدردانی از طرح­های مشترک منتخب علوم انسانی و صنعت تجلیل به عمل آمد.
  

این مطالب را به اشتراک بگذارید: