به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) زمین؛ واژهای آشنا و مکانی مشترک برای همه انسانها؛ بستری که در آن رشد میکنیم و پرورش مییابیم؛ از طبیعتش لذت میبریم و فراتر از آن، بهره میگیریم. زمینمان یعنی زیستگاه تمامی جانداران با چرخههای دقیق، منابع طبیعی فراوانی را به انسان عطا کرده است؛ از جمله آب، خاک، کانیها، انرژی و غیره. اینها منابعی هستند که هزاران سال طول میکشد تا دوباره بازیابی شوند.
برای مثال انسان از مراتع برای دامهایش، از اعماق و معادن برای سوخت و صنعتش، از رودها و رودخانهها برای آبیاری زمینهای کشاورزی اش بهره گرفته است. اما یک خبر ناامیدکننده! اگر تنها موجود هوشمند این کره خاکی با همین میزان بهرهبرداری از آن پیشرود، قطعا تا نیمقرن آینده بسیاری از منابع مذکور دیگر در اختیار نسل بعدی نخواهد بود. اول فروردین ماه هر سال، همزمان با روز جهانی نوروز، به عنوان روز جهانی زمین نامگذاری شده است.
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست و مشاور اسبق رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در امور محیط طبیعی به مناسبت این روز در گفتوگو با خبرنگار ایبنا درباره شرایط کنونی طبیعی کرهزمین گفت: با اینکه امروزه اخبار متنوعی درباره وضعیت غیرمتعادل شرایط طبیعی کره زمین میشنویم، اما تاکنون اهمیت و توجه جهان نسبت به این موضوع کافی نیست.
وی گفت: میزان برداشت انسان از زمین، معادن و کانیها، انرژی و موادی که از دل زمین بیرون میکشد؛ مانند سوختهای فسیلی به قدری است که گویی یک و نیم زمین دارد؛ یعنی بیشتر از ظرفیت و تواناییهای زمین از آن بهرهبرداری میکند.
کهرم افزود: در حقیقت انسان با بهرهبرداری بیش از حد از منابعزمینی آسیبهای جبرانناپذیری را به آن وارد کرده است. وی تا توانسته است از زمین بهره گرفته و هیچ تاثیر طبیعی مثبتی برای آن نداشته است که در نهایت منجر به گرمشدن زمین شده است. در حقیقت ما انسانها بی محابا به جان زمین افتادهایم و میتازیم بدون اینکه به فکر فرزندان و نسل آینده باشیم.
این بومشناس گفت: ایالات متحده آمریکا بزرگترین تولید کننده گاز دیاکسید کربن است. سود شرکتهای تولید سوختهای فسیلی به قدری زیاد است که مانع هرگونه سرمایهگذاری بر تولید انرژی غیرفسیلی میشوند؛ برای مثال کشوری مانند آمریکا توانایی تولید انرژی غیر فسیلی را دارد اما شرکتهای بزرگ اکتشاف نفت جلوی این نوع تولیدات را میگیرند و هزینهها زیادی را برای آن میکنند. حتی در کشورهایی مانند هندوستان، میزان تحقیقاتی که برای سوختهای فسیلی میشود بسیار بیشتر از دیگر تحقیقات اینچنینی است، درحالیکه برای انرژیهایی غیر فسیلی مانند انرژی باد، امواج، عمق کرهزمین و غیره فقط پنج دهم درصد کل هزینه را صرف میکنند. اگر شرکتهای مذکور تاکنون مانع تولید ماشینهایی که با انرژی باد و خورشیدی و غیره نمیشدند و اجازه میدادند که صنعت با این انرژیها به گردش دربیاید، حداقل پنجاه درصد استفاده از انرژی فسیلی کاهش پیدا میکرد.
نویسنده کتاب حیات وحش خانه ما افزود: ظرف سی یا چهل سال آینده متوجه خواهیم شد که انسان آستینهای خود را برای قتل کره زمین بالا زده است. با وجود آنکه در آینده تعداد جمعیت کرهزمین افزایش پیدا میکند، کشورهای جهان سوم فقیر و فقیرتر میشوند؛ با اینکه منابع کره زمین در این کشورها بیشتر از کشورهای دیگر است.
این فعالمحیطزیست ادامه داد: کشورهای تولیدکننده نفت با وجود غنی بودن در این زمینه جمعیت کمتری هم نسبت به ثروتشان دارند؛ مانند عراق، ونزوئلا حتی ایران؛ اما باید دید سطح رفاه و برخورداری از امکانات زندگی آنها چگونه است؟ اگر مسئولان این کشورها با مردم صادقتر بودند و به راحتی مردم را در جریان امور قرار میدادند، شاید شرایط بهتر از این بود. آنها باید مردم را در جریان امور قرار بدهند و سالها این موضوع که غرب نمیگذارد نفت از آن مردم کشورشان باشد را از مردم پنهان نمیکردند. در حقیقت این کشورها گرفتار نفتی شدهاند که قرار بود آنها را سعادتمند کند.
کهرم گفت: واضح است که کشور آمریکا و دیگر کشورهای غربی در حق دیگر مردم جهان اجحاف میکنند. اگر روزی انرژیهای فسیلی رو به اتمام گذارند از طرفی این کشورها به انرژی پاک دستیافتهاند و دیگر نیازی به کشورهای صاحب نفت نخواهند داشت و از آن زمان به بعد عصری به نام بهرهکشی نوین آغاز خواهد شد.
نویسنده کتاب «خاطرات یک عابر» گفت: در سال ۱۹۷۱ روزی چند جوان از این همه اتلاف و اسراف خونشان به جوش میآید و دستان یکدیگر را به هم میدهند و تصمیم میگیرند برای زمین روزی را تعیین کنند که خوشبختانه این روز جهانی مصادف با اولین روز نوروز و بهار شد. متعاقب آن روز روزهایی هم برای تالابها و جنگلها و بیابانزدایی شکل گرفت.
وی در پاسخ به این پرسش که چقدر روزهایی که به عناصر محیطزیستی اطلاق میشود می تواند مانع تخریب آن شود، گفت: در کشورما در حقیقت چیزی از این روزها حاصل نمیشود؛ اما این روز در کشورهای غربی تاثیرات زیادی داشته است و آگاهی مردم باعث شده است که کسانی در مجلس و پارلمان وارد شود که دغدغه محیطزیست و زمین داشته باشند. در حال حاضر در این کشورها فردی که میخواهد برای رییسجمهوری اقدام کند باید در زمینه محیطزیست فرد دغدغهمندی باشد. به طور کلی اینگونه کشورها به مسیر درستی افتادهاند. برای مثال کشور آمریکا با همه فعالیتهای ضد محیطزیستیاش عملکردهای معکوسی هم داشته است و تا حدی در سالهای اخیر پایبندی خود را به این روز حفظ کرده است. برای مثال در قطبین هرگونه اکتشاف برای نفت و ذغالسنگ را ممنوع اعلام کرده است؛ همچنین باعث شدند از چند میلیون صید و شکار در اطراف قطب شمال جلوگیری کنند. آنها برای حفظ و نگهداری جنگلهای آمازون بودجه عظیمی را به کشور برزیل تخصیص دادهاند.
مولف کتاب شیر و غزال با اشاره به آگاهی مردم در باب فعالیتهای مخرب محیطزیستی گفت: مردم ایران این روزها آگاهی بیشتری از فعالیتهای تخریبی محیطزیست از جمله شکار بیرویه دارند. حتی در سالهای اخیر نشانههایی از آگاهی دیده میشود. برای مثال در فریدون کنار در سال های اخیر شکار بی رویه صورت گرفته بود، مردم در تجمعاتی برای جلوگیری از آن اعتراض کردند. در مثالی دیگر طی دوسال گذشته فرزندان شکارچیان در اعتراض به پدرانشان اجتماع تشکیل دادند.
وی با اشاره به فعالیتهای مطبوعات در این زمینه گفت: مطبوعات باید در این زمینه فعالیتهای بیشتری داشته باشند البته لازم به ذکر است که در حال حاضر به لحاظ اطلاعرسانی در شرایط بدی نیستیم و تا قدر اغناکننده مردم نسبت به سالهای اخیر آگاهتر شدهاند. |