به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نمایشگاه کتاب برای بیشتر مراجعان با بازدیدهای سریع و خریدهای از پیش تعیین شده تعریف میشود؛ بهعبارت دیگر محدودیت زمان باعث میشود وقتی برای گفتوگو و مذاکره باقی نماند. باید از قبل کتاب را انتخاب کرده، ناشر را مشخص و از اطلاعرسانی راهرو و محل دقیق غرفه را پرسیده باشید؛ وگرنه کتاب مورد نظر را پیدا نخواهید کرد.
در دل این دنیای عجول، محققی در بخش کارنامه نشر، هر روز از صبح تا شب مشغول بررسی کتابها است. مهدی غفوری ساداتیه، کاوشگری ۷۵ ساله است که گوشهای از نمایشگاه را به نقطه دنج و مناسبی تبدیل کرده است. در ادامه گفتوگوی او با ایبنا را میخوانید:
هر روز شاهد این هستیم که در ساعات اولیه روز در کارنامه نشر حاضر میشود، کتابهایی را بررسی و یادداشت برداری میکنید. شما در نمایشگاه چه میکنید؟
من سی و دو نمایشگاه بینالمللی کتاب را به صورت مستمر پشتسر گذاشتم. در این ۳۲سال برای جمعآوری اطلاعات کتاب «فرهنگشناسی شعر شاعران» کتابهای شعر معاصر، از انقلاب مشروطه تا زمان حال را بررسی و موضوعاتی که مورد نظرم بود یادداشت برداری کردم و در خانه خود در مشهد به آنها نظم دادهام.
نتیجه این فعالیتها در سال ۸۱ توسط انتشارات نوید شیراز در سه مجلد چاپ و منتشر شد. سال ۸۳ سالنامه شاعران معاصر را چاپ کردم و بعد از چاپ این دو اثر برای ویرایش دوم آثارم و دیگر فعالیتهای خود به صورت مرتب هر سال از نمایشگاه کتاب استفاده کردم.
علاوه بر آن سه مجموعه «منظومه بارون»، «در آبگینه» و «خاتون نو» را به چاپ رساندم.
در جمعآوری فرهنگ سه جلدی سال ۸۱ ، آثار ۱۱۰۳ شاعر بررسی شده است. قصد دارم اگر بتوانم فرهنگ کتابشناسی شعر را ویرایش و منتشر کنم.
فرهنگ کتابشناسی شعر کودک و نوجوان را همراه فرهنگ کتابشناسی بزرگسال کار کردم که آماده چاپ است اما باید به آنها نظم دهم تا بتوان آن را ارائه کرد.
شغل شما چیست؟ آیا الان باز نشسته شدید؟
کارمند کتابخانه دانشگاه فردوسی بودم. در پایان سال ۷۵ بازنشسته شدم و در این ۲۳سالی که بازنشسته، شدم اشتغالم از زمانی که در دانشگاه خدمت میکردم بیشتر بوده است. از کتابخانهها، کتابفروشیها، مراجع مختلف مکتوب و دوستان شاعر برای تکمیل فرهنگ کتابشناسی بهرهمند شدم و به هر جایی برای من ممکن باشد برای تکمیل اطلاعات مراجعه میکنم. اگر به من اجازه میدادند شبانهروز در نمایشگاه و در سالن کارنامه نشر میماندم و به کار خود ادامه میدادم تا بتوانم از فرصت زندگانی خود استفاده کرده باشم.
شما ۳۲ دوره در نمایشگاه کتاب شرکت کردید. در ارزیابی این روند ۳۲ ساله چه نظری دارید؟
نمایشگاه غنیمت بزرگی برای همه افرادی که اهل تحقیق و مطالعه هستند؛ اما میتوانیم کارهای بهینه و بهتری انجام دهیم. جای کار در این نمایشگاه زیاد است و نباید قانع باشیم و باید کمبودهای هر دوره را بررسی کنیم.
کاش هر سال برای رفع کاستیها این سوال از من پرسیده میشد. جای کار در هر زمینه مانند آموزش و پرورش، نمایشگاهها و … زیاد است باید به فعالیتها نظم دهیم، از مردم و همچنین مراجعان نظر خواهی شود.
باید دور و آینده را ببینیم. باید موثر ببینیم و از آن به سادگی عبور نکنیم. اگر کشور ما میخواهد پیشرفت کند، هر کدام از مردم در هر سمت باید احساس مسئولیت بیشتری داشته باشد. متاسفانه مدیریت و برنامهریزی ضعیف است، ما باید تلاش خود را افزایش دهیم و باید برای کار خود ارزش قائل شویم. ما قدر خود و دیگران را نمیدانیم. اگر هر کس خود را ببیند یعنی توانسته دیگران را ببیند.
مجموعه آثار که تهیه کردید چرا تا به امروز به نتیجه نرسیده است؟
افرادی هستند که انگیزه دارند اما ابزار و وسائل برایشان مهیا نیست. انبوهی از دست نوشتههای من باقی مانده و دوست دارم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آنها را میدید و از من میپرسید که شما چه میکنید و ما برای شما چه کار میتوانیم انجام دهیم. متاسفانه این کارها انجام نمیشود و کارهای ما حیف میشود. خود را نمیبینیم و برای خود ارزش قائل نیستیم. با اعماق وجودم میگویم که ما خود را نمیشناسیم.
از بنده که گذشت، طبیعی است که در حال کوچ هستم اما میتوانستم بیشتر خدمت کنم. من در خانهای کار میکنم که در آن زن و بچه و کودکان رفت و آمد دارند. صبح زنگ زدهاند به من و خبر خوش دادهاند و گفتند که قسمتی از سقف خانه من ریخته است. من نمیخواستم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به من کمک مالی کند؛ فقط به من محلی برای کار و تایپیست بدهند تا بتوانم آثارم را چاپ کنم. |