حافظ، سعدی و «اكنون» فاضل نظری!

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- شهاب دارابیان: مراسم رونمایی از ششمین دفتر شعر فاضل نظری با عنوان «اکنون» در برنامه‌ای به اسم «جشن کتاب» ديشب با استقبال بی‌نظیر مخاطبان این شاعر برگزار شد و فرهنگسرای ارسباران که شاید در برخی مراسم‌ به زحمت پر می‌شود، جا برای سوزن انداختن نداشت و علاوه بر سالن اصلی،‌ راهروهای ورودی و محوطه اطراف فرهنگسرا نیز پر از جوانانی بود که برای دیدار با شاعر محبوب خود به مراسم آمده بودند.
 
بدون شک این استقبال از یک دفتر شعر آن هم در شرایطی که کتاب‌های شعر به زحمت از چاپ ۵۰۰ نسخه‌ای خود عبور می‌کنند؛ اتفاقی قابل توجه است اما باید توجه داشته باشیم که آیا این شرایط برای همه افراد وجود دارد؟
 
اینجا کتابفروشی نیست!
از استقبال خوب مخاطبان که بگذریم، نکته‌ای که در مراسم شب گذشته توی ذوق می‌زد، تلاش برای خاص نشان دادن «اکنون» و شاعرش بود. ناشر از مدت‌ها پیش اقدام به پیش فروش کتاب کرده بودند و در مراسم تنها به افرادی کتاب تحویل داده شد که از پیش برای خرید کتاب، پول آن را کامل پرداخت کرده بودند؛ یعنی اگر شما به هر دلیلی نتوانسته بودید کتاب را پیش‌خرید کنید و دو ماه زودتر پول را به حساب دوستان نریخته بودید، نمی‌توانستید در این مراسم کتاب بخرید! این یعنی فرهنگ‌سازی و جا انداختن این نکته که مخاطب عزیز اگر شما علاقه‌مند به کتاب‌های فاضل نظری هستید و دوست دارید در مراسم رونمایی حضور داشته باشید، باید دو ماه زودتر پول را به حساب ناشر بریزید تا در روز رونمایی بتوانید با شاعر محبوب عکس سلفی بگیرد و در صفحه نخست کتاب امضای او داشته باشید. البته اوج داستان آنجایی رقم خورد که یکی از نوجوانان حاضر در سالن، هنگامی که فاضل نظری پشت تریبون رفت از جای خود بلند شد و گفت: «استاد من بخاطر کتاب شما از اراک به تهران آمدم اما به من می‌گویند که کتاب نیست و باید ثبت‌نام می‌کردی.» در اینجا منتظر بودم که آقای شاعر که می‌گوید «من باارزش‌ترین جوایزم را از مردم گرفته‌ام» با این نوجوانی که کیلومترها برای داشتن کتاب او آمده است همدردی کند اما آقای شاعر  و مدیر خیلی مدیریتی با هوادار احساسی برخورد کرد و گفت:‌ «اینجا کتابفروشی نیست!»

تعریف جدید از مراسم رونمایی و جشن امضا
حال سوال این است که آقای مدیر اگر مراسم جشن امضای شما کتابفروشی نیست؛ خب این را در خبرهایی که در تمام رسانه‌ها منتشر شد اعلام می‌کردید و می‌گفتید که ما تعریف جشن امضا را عوض کرده‌ایم و قرار نیست که در مراسم جشن امضا کتاب بدهیم و قرار است که دور هم جمع شویم، ‌خواننده‌ای برای ما بخواند و عده‌ای بیایند و از ما تعریف کنند و در پایان با چند نفر عکس بگیریم و بگذاریم و برویم. آقای مدیر واقعا سخت بود در خبری که از رادیو و تلویزیون، روزنامه و خبرگزاری،‌ اینستاگرام، سروش و بله پخش شد اعلام می‌کردید که این مراسم فقط برای کسانی است که کتاب را پیش خرید کرده‌اند و کتاب در این مراسم فروخته نمی‌شود! نه!‌ به نظرم سخت نیست اما این ترس وجود داشته که نکند سالن پر نشود و نخستین مراسم «جشن کتاب» آن طور که باید و شاید سوژه‌ای برای ویژه برنامه‌های شبانگاهی نداشته باشد. برنامه‌های خبری که گویی سایر افرادی که در این مملکت کتاب چاپ می‌کنند شاعر و نویسنده نیستند و تنها درهای آسمان باز شده و چند نفری از آن بالا به پایین افتاده‌اند. باز هم سوال نخست را تکرار می‌کنم؛ آیا این امکانات برای همه وجود دارد و اخبار خبر رونمایی همه شاعران و نویسندگان خوب را اعلام می‌کند؟
 

 
بنجل‌ترین کالاها به واسطه تبلیغات تلویزیونی می‌فروشند!
ساعد باقری، شاعر پیشکسوت کشورمان در سخنرانی ۴۵ دقیقه‌ای خود در وصف ویژگی‌های بی‌نظیر فاضل نظری از منتقدان او انتقاد کرد و گفت که شما چشمان‌تان را روی حقیقت بسته‌اید و حقایق را نمی‌بینید و در جواب منتقدانی که به تبلیغات گسترده تلویزیونی این کتاب اعتراض داشتند گفت که شما یک شعر خوب و قابل قبول بنویسید آن وقت من جلوی درب صداوسیما می‌نشینم تا آن کتاب را تبلیغ کنند! استاد عزیز، جناب آقای باقری نازنین، خدمت شما باید عرض‌کنیم که اگر تنها دو دقیقه از تریبون برنامه‌ها و مجری‌هایی را که این کتاب را تبلیغ کرده‌اند به ما هم بدهند، کاری می‌کنیم تا بدترین کتاب‌ها نیز فروش قابل توجهی داشته باشند! متاسفانه بنجل‌ترین، قلابی‌ترین و بی‌کیفیت‌ترین کالاها به واسطه تبلیغات همین رسانه ملی می‌فروشند و حال شما تصور کنید که اگر این کالاها از سوی سلبریتی‌ها تبلیغ شود، آن وقت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ از طرفی جناب آقای ساعد باقری لزومی ندارد که منتقد حوزه ادبیات شعر خوب بنویسد و شما خوب می‌دانید که بزرگ‌ترین منتقدان ما، شاعران چندان موفقی نبوده‌اند؛ بنابراین نمی‌توانیم دهان منتقدان را با نخ و سوزن ببندیم و بگوییم که به دلیل آنکه شما شعر خوب ننوشته‌اید از شعر دیگران انتقاد نکنید.
 
برای کتاب‌های مریم حیدرزاده نیز صف می‌کشیدند
به جرات می‌توان گفت که فاضل نظری یکی از پرطرفدارترین شاعران معاصر است و این اصلا چیز عجیبی نیست؛ چراکه نویسندگان و شاعران زیادی در کشور ما پرطرفدار هستند که جامعه ادبی آنها را نمی‌پذیرد؛ ما هنوز صف‌های چند صد متری برای خرید کتاب‌های مریم حیدرزاده را فراموش نکرده‌ایم؛ با خوب و بد بودن شعرهای او نیز کاری نداریم اما اینکه بعضی از سخنرانان جلسه رونمایی، فاضل نظری را برترین شاعر معاصر می‌دانند؛ نکته‌ای است که جای تامل دارد.
 
در ادامه نظر شما را به نموداری آماری جلب می‌کنم؛ بزرگی می‌گفت اگر می‌خواهی جلوی موفقیت کسی را بگیری از او تعریف کن و من فکر می‌کنم که این تعریف‌های هیجانی و غیرمنطقی از فاضل نظری، او را از مسیرش دور کرده است. البته این حرف من نیست و آمار این را می‌گوید. 
 

 

حافظ، سعدی … فاضل نظری؟!
به هر حال،‌ این یادداشت به نقد محتوایی کتاب «اکنون» نپرداخته است و قصد هم نداریم تا در آن شعرهای فاضل نظری را تمجید یا نقد کنیم اما اگر دوستان همان‌طور که در جلسه عنوان کردند، فاضل نظری را در جایگاهی برابر با حافظ، سعدی و مولانا می‌بینند، اعلام آمادگی کنند تا در جلسه‌ای با حضور کارشناسان ادبی، شعرهای او را نقد و بررسی کنیم؛ جلسه‌ای با حضور همان کسانی که به قول ساعد باقری یک شعر خوب هم ندارند. به هر حال با توجه به صحبت‌های مطرح شده این طور به نظر می‌رسد که «اکنون» وقت نقد و بررسی است و نه تعریف و تمجید!

 

 

این مطالب را به اشتراک بگذارید: