بازی با رنگ ها
رنگ پدیدهای ذهنی است یعنی ادراک ما از امواج با طول موجهای مختلف است به عبارت دیگر تاثر ما از طول موجهای مختلف است که رنگ را میسازد از نظر یک فیزیکدان رنگ نوری است دارای طول موج معین و قابل ضبط. یک فیزیولوژیست رنگ را تنها تاثیرنور بر بعضی سلولها و تحریک اعضا میداند برای بعضی فیلسوفان رنگ چیزی بیش از یک تصویر ذهنی نیست در حالی که یک هنرمند نقاش زندگی را در رنگها میبیند و با رنگ احساس میکند اما روانشناسی که به رابطه ذهن و رنگ توجه خاص داشته باشد آنرا ذاتی و غیر قابل تفکیک از روان میداند و معتقد است که میتوان افکار و درون آدمی را به وسیله رنگها سنجید و ارزیابی کرد هر رنگ آمیختهای از دو خاصیت بارز یعنی شدت و درخشش نور با تاریکی و روشنی است و حتی میتوان فواصل بین رنگها را همانند صدا اندازه گیری کرد و فیزیکدانها به واسطه طول موج خاص رنگها قادر به ضبط آنها هستند.
در فیزیک مدرن رنگها فقط بخش کوچکی از طیف امواج الکترومغناطیسی را تشکیل میدهند این طول موج بر اساس واحدی به نام انگستروم محاسبه میشود و هر انگستروم برابر با یک ده میلیونیم میلیمتر است امواج الکترومغناطیسی از اشعه کیهانی (با کوتاهترین طول موج) شروع و به امواج رادیویی (با بلندترین طول موج) ختم میشوند کمترین طول موج ۰۰۱/۰ انگستروم متعلق به اشعه کیهانی و بیشترین آن ۰۰۰/۱۰۰ انگستروم متعلق به امواج رادیویی است این مجموعه از پرتوهای مختلفی چون اشعهکیهانی، اشعه گاما، اشعه ایکس، ماوراء بنفش، نور مادون قرمز، امواج صوتی و امواج رادیویی تشکیل میشود که رنگها (نور) تنها بین طول موج ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ انگستروم را شامل میشوند و این طیفی است بین ماوراء بنفش و مادون قرمز، رنگها به ترتیب بنفش از۴۰۰۰ تا ۴۵۰۰، آبی از ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰، سبز از ۵۰۰۰ تا ۵۷۰۰، زرد از ۵۷۰۰ تا ۵۹۰۰، نارنجی از ۵۹۰۰ تا ۶۱۰۰ و قرمز از ۶۱۰۰ تا ۷۰۰۰ انگستروم تشکیل شدهاند. رنگهای ثانوی که از ترکیب این رنگها به وجود میآیند طول موجی ما بین این ارقام را دارند. نور خورشید مجموعه این رنگها (به اضافه نیلی که بین بنفش و آبی قرار دارد) است که با هم رنگ سفید را میسازند. اگر هیچیک از این رنگها نبود (نور نبود) همان است که ما به آن « رنگ سیاه» میگوییم.