به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، نشست نقد و بررسی کتاب «ناقوسها به صدا در میآیند» نوشته «ابراهیم حسنبیگی» با حضور این نویسنده، سعید تشکری، علیرضا مهرداد و نغمه وطندوست، سه تن از داستاننویسان مشهدی و همچنین میثم مرادی بیناباج، رئیس حوزه هنری خراسان رضوی، عصر روز یکشنبه ۲۴ آذرماه در محل حوزه هنری این استان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، میثم مرادی بیناباج، رئیس حوزه هنری خراسان رضوی، گفت: متن در خراسان چه در قالب نثر و چه در قالب نظم از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و بسیاری از شخصیتهای ادبی، حکما، فلاسفه، تاریخدانان و چهرههای سیاسی، آراء و اندیشههای خود را با کلام ادبی منتشر کردند.
مرادی در ادامه افزود: این سرزمین با کلام و سخن پیوند عمیق و دیرینه دارد و این سرزمین در جریان ادبی ایران اسلامی اثر گذار بوده است.
مکتب ادبی خراسان پس از انقلاب، آنطور که انتظار میرفت، پیش نرفت
رئیس حوزه هنری خراسان رضوی ضمن طرح این سوال که آیا پس از انقلاب اسلامی مکتب ادبی خراسان و به طور خاص مکتب داستان نویسی خراسان شکل گرفته یا خیر؟، گفت: ما اگر انقلاب اسلامی را نقطه عطفی در تاریخ ایران اسلامی بدانیم، باید بگوئیم که بعد از انقلاب اسلامی آنطور که انتظار میرفت جریان ادبی در خراسان که از دیرباز مکتب ادبی شاخصی داشته، پیش نرفت.
مرادی همچنین گفت: برای ما مهم بود که با این پیشینه قوی و غنی، با این همه مفاخر، با این همه رویداد، تاریخ، قهرمان و حماسهای که در تاریخ معاصر و خصوصاً در زمان انقلاب و پس از آن رخ داد و در این سرزمین متولد شد، آیا ما میتوانیم قائل به سرایت این موضوعها به ادبیات و شکل گیری مکتب ادبیات و مشخصاً مکتب داستان نویسی خراسان در اثر حاضر باشیم؟
رئیس حوزه هنری خراسان رضوی مکتب ادبی خراسان را در حال حاضر در مرحله رشد و شکلگیری خواند و افزود: ما باید به ادبیات در خراسان و جغرافیایی بومی و فرهنگی خراسان پیش از گذشته توجه کنیم؛ به عنوان مثال سعید تشکری یکی از کسانی است که به این حوزه ورود و توجه ویژهای دارد. ما نیز در مجموعه حوزه هنری خراسان تلاش میکنیم با برگزاری کارگاهها، جلسات معرفی و نقد کتاب و سایر فعالیتهای ادبی به خصوص در حوزه داستاننویسی، گامی در جهت اعتلای مکتب ادبی خراسان برداریم.
«ناقوسها به صدا درمیآیند» اثری عمیق با چیستانسازی کم
سعید تشکری، داستاننویس مشهدی نیز در این نشست گفت: من سالیان سال است که آقای حسنبیگی را میشناسم و او و همه نویسندگانی را که میشود با آثارشان میشود کتابخانهای درست کرد، دوست دارم؛ چون زندگیشان را صرف ادبیات کردهاند و این به نظر من چیز کمی نیست.
تشکری همچنین گفت: در حال حاضر نگارش کتابهایی با دغدغههای فرهنگی و آنچه که مورد اعتقاد ما و هویتبخش است بسیار اهمیت دارد؛ چیزی که اکنون به آن توجه زیادی نمیشود.
وی در ادامه کتاب «ناقوسها به صدا درمیآیند» را اثری عمیق ولی با چیستانسازی کم توصیف کرد و گفت: به نظر من مشکلی که این رمان دارد، ضعف چیستانسازی در ساختارش است که این باعث میشود رمان فقدان ژانر داشته و از جذابیت کمی برخوردار باشد.
علیرضا مهرداد، داستان نویس مشهدی نیز در این نشست ضمن تاکید بر لزوم مسئلهمحور شدن ادبیات ایران، گفت: آثار ابراهیم حسنبیگی نشان از دغدغهها و مسئلههایی است که با آن درگیر بوده و همین مسئلهمحور بودن آثار او موجب شده ترجمههای زیادی از آنها صورت بگیرد.
وی در ادامه گفت: کتاب «ناقوسها به صدا درمیآیند » ضمن جذابیت خوب و صحنهپردازیهای قوی به نظر من از کتاب «ملت عشق» و «مرشد و مارگاریتا» الهام گرفته است.
این کتاب کنایهای است به اوضاع حال و زمامداران ممالک اسلامی
نغمه وطندوست، دیگر منتقد ادبی و داستاننویس مشهدی نیز در سخنان خود درباره کتاب «ناقوسها به صدا درمیآیند»، گفت: محتوای کتاب بسیار با ارزش است و سعی نویسنده در نگارش این داستان سوق دادن انسانها، به دور از دین و عقاید مذهبی، به فطرت پاک انسانی است.
وی در ادامه یادآور شد: کتاب از نظر محتوایی از دو دیدگاه مسلمان و غیرمسلمان قابل نقد است؛ از دید نخست، بهزیبایی حضرت علی را از زبان یک کشیش معرفی میکند و مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد، حتی در جاهایی نویسنده با زیرکی خاص در لبه تیغ راه رفته و صحبتهایش کنایهای به اوضاع حال و زمامداران ممالک اسلامی میزند.
وی ادامه داد: اما از دید یک فرد غیرمسلمان به نظرم نویسنده تاریخ را با وصله، گاهی به چسب و گاهی نچسب، با عنوان کردن چند حکایت و نامه در قالب داستان، گاهی گیرا و گاهی از سر ذوق کنار هم گذاشته که شاید به نظر کاری جذاب است ولی شعارزدگی در خیلی از قسمتهای داستان اذیت کننده است.
وطن دوست اضافه کرد: قلم بسیار روان و شیوای نویسنده و طراحی روی جلد از مزیتهای این داستان است اما یکی دیگر از نکاتی که مطرح است این است که من اگر میخواستم تفکرات شما را بشنوم، پای سخنرانی شما مینشستم ولی وقتی رمان میخرم میخواهم داستان بشنوم!
این داستاننویس مشهدی در پایان سخنان خود گفت: این داستان با اینکه باید شخصیتمحور باشد اما به دلیل پرداخت ضعیف شخصیتها بیشتر حادثهمحور است و شخصیتها مثل یک عکس تخت و بیروح هستند و عکس العمل خاصی را نشان میدهند در واقع اصل شخصیتها شکل نگرفته اند و در حد تیپ باقی ماندهاند.
بازار نقد در کشور ما کم رونق است
ابراهیم حسنبیگی، نویسنده کتاب «ناقوسها به صدا درمیآیند» هم در سخنانی ضمن معرفی آثار خود و پاسخ به پرسش منتقدان، این کتاب را اثری انتقادی، سیاسی خواند و افزود: ما بعد از وقایع سال ۸۸ شاهد بحران سیاسی عمیق و عجیبی در کشور بودیم و ادعاهایی مطرح شد که نیاز بود من به عنوان نویسنده دیدگاههایم را نسبت به مسائل روز جامعه مطرح و از دین و انقلاب اسلامی سال ۵۷ دفاع میکردم که این کتاب بیان دیدگاههای سیاسی من با چاشنی حرفهای صریح بود.
وی بر لزوم برپایی جلسات نقد کتاب در کشور تاکید کرد و گفت: متاسفانه بازار نقد در کشور ما کمرونق است و دیگر در مطبوعات شاهد نقد داستان نیستیم درحالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ اگر رمانی منتشر میشد همه نشریات نقدهای زیادی مینوشتند که این باعث میشد ما چیزهای زیادی در خلال نقدها بیاموزیم اما در حال حاضر نقدی صورت نمیگیرد و من تا قبل از این جلسه فکر میکردم رمانم هیچ نقصی ندارد.
یادآور میشود، «ناقوسها به صدا درمیآیند» رمانی درباره امام علی (ع) است و داستان آن از کلیسایی آغاز میشود که مردی تاجیک برای فروش کتابی که پیدا کرده است، نزد کشیش کلیسا میرود، این کشیش که عاشق کتابهای خطی و قدیمی است، با دیدن این کتاب به ارزش تاریخی آن پی میبرد اما پس از خواندن کتاب به ارزش حقیقی کتاب یعنی همان شخصیت امام علی (ع) پی میبرد و با او آشنا میشود. |