خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ایدز نزدیک به چهار دهه است که در جهان شیوع جدی داشته و جان هزاران نفر را در سراسر دنیا گرفته است. این سندرم تقص سیستم ایمنی بدن به قدری آرام به پیشرفت خود در بافتها ادامه میدهد که ظرف مدت زمان طولانی درست در شرایطی که هیچ راهی برای درمان آن نیست خود را نمایان میکند. روزگاری افراد وقتی از مثبت بودن آزمایش اچ آی وی خود با خبر میشدند زندگی برایشان تمام شده بود و هیچ امیدی به داشتن زندگی عادی نداشتند. اما با ورود برخی رسانهها و اطلاعرسانیها تقریبا همه میدانیم که ایدز دیگر یک بیماری کشنده نیست و اهمیت کتاب و محتوای دقیق برای پیشگیری از ایدز به اندازهای زیاد است که در بسیاری موارد منجر به کاهش امار مبتلایان در جوامع شده است.
رامین رادفر، مولف و متخصص در زمینه درمان ایدز، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در گفتوگو با ایبنا درباره جایگاه کتاب و منابع مکتوب در حوزه آموزش و پیشگیری از ابتلا به ویروس اچ آی وی گفت: شرایط فعلی محتوای مکتوب در لایههای ابتدایی اطلاعرسانی مطلوب است. در کل مطالبی وجود دارد که افراد بتوانند با بهرهگیری از آنها نحوه پیشگیری از به اچ آی وی مثبت را یاد بگیرند. معمولا این محتوا در حد چند کاغذ A4 که در اغلب رسانههای دیداری و شنیداری و در قالب بروشور و کتابچه در دسترس مردم قرار گرفته است. اصولا این مطالب درج شده در شرایط و بستر مذکور چندان پیچیده نیست، به طوریکه مباحثی نظیر راههای انتقال یا عدم انتقال ویروس اچ آی وی در این محتواها کاملا بیان شده است.
وی افزود: حال سوالی که اینجا مطرح میشود در باب افزایش آگاهی عمومی از روند بیماری ایدز، نحوه رسیدن محتوا به مقصد واقعی خود و موضوعاتی در باب نوع آموزش داده شده است. درباره این موضوعات باید بگویم دارای ضعف جدی هستیم. با توجه به محتوای موجود متاسفانه هنوز به این اهداف نرسیدهایم. امروزه با وجود آمارهای بالا و گسترش این بیماری میان افراد کم سن و سال، در سمینارهای سراسری کشوری که درباره ایدز و در عالیترین سطح خود برگزار میشود، نمیتوان نام ابزاری را برد که در روابط جنسی برای جلوگیری از انتقال ویروس اچ آی وی به کار برده میشود و به آن وسیله «محافظ» میگویند؛ این یعنی اینکه هنوز آموزش ما دچار نقص جدی در این زمینه است.
رادفر در ادامه با اشاره به اهمیت آگاهی در باب ابتلا به بیماری ایدز گفت: در حال حاضر محتوای موجود منجر به افزایش آگاهی عمومی و در میان تمام اقشار نشده است. اما نوع اطلاعرسانی در لایههایی نه برای عموم بلکه برای افرادی شرایط بهتری دارد که با بیماران مبتلا به ایدز سر و کار دارند. برای مثال چون درمان اچ آی وی نیازمند داروهای گرانقیمت است و این داروها در کشورمان توسط دولت و به صورت رایگان در اختیار بیماران قرار داده میشوند؛ عملا شبکهای که درمان را انجام میدهند فقط مراکز مشاوره رفتاری وابسته به دانشگاهها هستند. بنابراین افرادی که در این مراکز فعالیت میکنند طبیعتا به محتوای علمی و استاندارد هم دسترسی دارند. بخش بعدی اهمیت اطلاعرسانی و در نهایت اهمیت آگاهی خود را در شرایطی نشلان میدهد که بیمار اچ ای وی مثبت نیاز به سایر خدمات پزشکی مانند جراحی یا زایمان دارد؛ در این بخش متاسفانه ما دچار تبعیض پزشکی هستیم و هنوز در میان برخی کادرهای پزشکی آگاهی که به عملکرد استاندارد منجر شود به وجود نیامده است.
وی افزود: تبعیض پزشکی به دلیل عدم دانش پزشک یا کادر پزشکی نیست اما نگرش افرادی که با بیماران مبتلا به ایدز در ارتباط نیستند چندان مثبت نیست. به اعتقاد من باید تغییر نگرش شکل بگیرد و معتقدم ما در سیستم آموزش پزشکی خود به گونهای رفتار میکنیم که پزشکان به آن دست نمییابند. یک بیمار نباید برای پزشک تفاوتی داشته باشد، خواه مبتلا به ایدز باشد یا نباشد. برای مثال یک جراح ارتوپد یا زنان و زایمان نباید نگرش متفاوتتری نسبت به بیماری که مبتلا به ایدز است با دیگر بیماران داشته باشد.
این درمانگر گفت: در کل اصول احتیاطی استاندارد پزشکی باید در هر شرایطی رعایت شود. شاید بخشی از این ضعف به دلیل این است که نظارت جدی در این زمینه بر پزشکان وجود ندارد. لازم به ذکر است در بسیاری از کشورهای پیشرو اگر پزشکی بتواند بیماری را درمان کند اما از درمان آن به هر بهانهای سرباز زند یا امتناع کند قوانین بسیار سختگیرانهای را بر وی اجرا میکنند و تا ابطال پروانه طبابت پزشک مذکور پیش میروند؛ چرا که پزشک حق ندارد امتناع از درمان کند. اما متاسفانه در ایران این اتفاق نمیافتد حتی ابزار حقوقی و قانونی هم برای پیگری شکایت بیمار از پزشک چندان در کشور ما وجود ندارد.
وی درباره ضعفهای موجود نشر و کتاب درباره اشاعه اطلاعات دقیق درباره بیماری ایدز گفت: نه تنها در زمینه پیشگیری از ابتلا به ایدز در زمینه هر بیماری آموزشها به فراخور سن و سال افراد باید انجام شود. در زمینه ایدز هم آموزش باید در پیش از دوران بلوغ به طور کامل صورت بگیرد تا فرد رفتار آگاهانهتری در جامعه داشته باشد و بتواند به خوبی از خود محافظت کند. در حال حاضر برای گروه سنی نوجوان کتابهای زیادی نداریم یا اگر هم داریم نحوه دسترسیشان به آنها بسیار محدود است. در حقیقت ضعف جدی انتشار محتوای دقیق درباره بیماری ایدز در قالب کتاب به راحتی حس میشود که به فقدان محتوا برمیگردد. در واقع کتابهای کافی و متناسب با محدوده سنی نوجوان و حتی جوان وجود ندارد که بتواند تعریف دقیقی از ایدز بدهد.
رادفر گفت: ضعف بعدی از به کارگیری خلاقیت در کتابهاست. بسیاری از کتابهایی که در زمینه ایدز نوشته شده خلاقیت هنری ندارند و به همین دلیل نمیتوانند مخاطب را جذب کنند. اگر قرار باشد که تغییر باور و نگرشی داشته باشیم باید به تولیدات خلاقانهتری در حیطه کتاب و سایر رسانهها برسیم. ما هنوز نتوانستهایم محتوایی را روانه بازار نشر کنیم که فردی که مبتلا به اچ آی وی میشود با بهرهگیری از آن بداند که به آخر خط نرسیده است.
به گفته رادفر اگر هم کتابی برای عموم تالیف شده که دارای اطلاعات بسیار وسیعی است نه تیراژ بالایی دارند و نه به طور مناسب در دسترس قرار گرفتهاند.
وی لزوم عرضه این دست از آثار را در نمایشگاههای کتاب را که در مدارس دایر میشوند، لازم دانست و گفت: این کتابها حتی در نمایشگاههای کتاب مدارس هم عرضه نمیشود. اغلب عناوین در این نوع نمایشگاهها در طیف علاقهمندی دانشآموزان نیستند. نماشگاههای کتاب در مدارس حتی کتابهای ادبی که به فراخور سن دانش آموزان بخورد هم ندارند چه برسد کتابی که مورد نیاز سن دانشآموزان در زمینه پیشگیری از بیماریها به ویژه ایدز باشد.
رادفر با اشاره به ارزیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در باب انتشار محتوا در زمینه پیشگیری از ایدز گفت: بسیاری از کتابچههایی که در باب آموزش از پیشگیری از ایدز منتتشر میشوند، از فیلتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذر نکردهاند. امروزه اگر یک نویسنده خلاق بخواهد داستانی بنویسد و تمایل داشته باشد به صورت محسوس مفاهیم انتقال جنسی و اطلاعاتی از این دست را به مخاطب بدهد که منجر به پیشگیری از ایدز شود، این وزارتخانه سختگیریهای بسیاری را برای انتشار میکند و در بسیاری از موارد اصلا اجازه انتشار را نمیدهد.
وی گفت: شاید در نگارش مطالب پزشکی صرف مشکلی در امر انتشار وجود نداشته باشد اما زمانیکه کتاب بخواهد جنبه عام به خود بگیرد و در دسترس همگان قرار گیرد قطعا با ممیزیهایی رو به رو میشود و در کل هنر نویسندگی این است که آموزش در قالب داستان باشد. قطعا اگر کتابهای فاخرتر با مطالب استانداردتری داشته باشیم اثرگذاری زیادی را بر عموم مردم شاهد خواهیم بود. |