به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امروز هجدهم آبانماه مصادف با دهمین سال درگذشت مهدی سحابی، مترجم، نویسنده، نقاش، مجسمهساز و عکاس ایرانی است. نخستین ترجمه او کتابی نوشته ماریو دمیکلی به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ بود و با ترجمه مجموعه هشت جلدی «در جستوجوی زمان از دست رفته» نوشته مارسل پروست شناخته شد. سحابی در سال ۱۳۶۶ با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به دست آورد.
سحابی در طول ۶۵ سال زندگیاش به دلیل تسلط به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه تنها به فارسی برگردانده است بلکه از فارسی به این سه زبان نیز ترجمه میکرد. از مهمترین آثار او میتوان به «دور دنیا در هشتاد روز» نوشته ژول ورن، «مرگ وزیر مختار» نوشته یوری نیکالایویچ تینیانوف، «دانه زیر برف» و «خروج اضطراری» نوشته اینیاتسیو سیلونه، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ» و «داستان دو شهر» اثر چارلز دیکنز، «خوشیها و روزها» اثر مایکل پروست، «مرگ قسطی»، «دسته دلقکها» و «قصر به قصر» اثر لویی فردینان سلین و «مادام بواری» و «تربیت احساسات» اثر گوستاو فلوبر اشاره کرد.
هنر نقاشی و برپایی چند دوره نمایشگاه متعدد در ایران و جهان با مضمون صورتکهای متعدد انسانی از دیگر فعالیتهای مهدی سحابی به شمار میروند.
فیروزه مهاجر؛ مترجم باسابقه، مؤلف، استاد دانشگاه، نویسنده مقالههای اجتماعی و نقد هنری درباره مهدی سحابی به ایبنا میگوید: سحابی مترجم خیلی خوبی بود و ترجمههای خواندنی از نویسندههایی که آثارشان را ترجمه میکرد برجای گذاشت. حیف شد که خیلی زود دنیای ترجمه را ترک کرد و رفت.
او در ادامه بیان میکند: بعد از نسل سحابی کمتر کتاب ترجمه میخوانم اما همیشه با عشق و علاقه کتابهایی که مهدی سحابی به فارسی ترجمه میکرد را میخواندم مانند کتاب «مادام بواری» نوشته گوستاو فلوبر، البته ارتباط زیادی با ادبیات فرانسه ندارم. از بین ترجمههایی که از مهدی سحابی خواندم کتاب «بچههای نیمهشب» را خیلی دوست داشتم.
مهاجر میگوید: مهدی سحابی مترجم بسیار پرکاری بود و از انگلیسی، ایتالیایی و فرانسه آثار زیادی را با زبان فارسی دلنشین و روان ترجمه کرد. علاوه براین نقاشی هم میکرد در همه زمینهها فعال بود و ذهن خلاقی داشت.
مترجم «الفبای خانواده» میافزاید: درگذشت مهدی سحابی خیلی غمانگیز بود و همیشه جایش در حوزه ترجمه خالی است. کتابهایی که او ترجمه میکرد با استقبال زیادی روبهرو میشد و ناشران هم با علاقه کتابهای او را چاپ میکردند و کار کردن با سحابی برای ناشران خیلی مهم بود و به همین دلیل او با ناشران زیادی کار کرده است. البته آن زمان هم وضع نشر خوب بود هم وضع خریداران و از کتابها خیلی استقبال میشد و فروش میرفت.
او در پایان درباره فعالیتهای این روزهایش توضیح میدهد: این روزها مشغول درگیر تصحیحات ترجمه فرهنگ معاصر ایتالیایی فارسی و مدام درحال خواندن هستم ولی ترجمه نمیکنم. چون فکر میکنم سلیقه من در انتخاب کتاب، با سلیقه مشتری تفاوت دارد. امروزه نسل جوان چیزهایی میخوانند که در آنها توجهی به زبان فارسی نشده است و کتابی که بهنظر من نمیتوان آن را ورق زد ۱۵ بار چاپ میشود.
به گفته مهاجر، مترجم باید برای ترجمه شوق داشته باشد و مطمئن باشد کتابی را که ترجمه میکند مخاطب دارد و اگر فکر کند مخاطب ندارد، انگیزهای برای ترجمه ندارد.
|
|