خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-محمود حکیمی: از دوران کودکی به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و اهلبیت (ع) علاقه بسیار داشتم. این علاقه به خاطر آن بود که مرحوم پدرم جلال حکیمی، از زمانی که بیش از چهار سال نداشتم، مرا به هیأتهای دینی نظیر «مکتبالحسین (ع)» و «مکتبالعباس (ع)» میبرد. این علاقه موجب شد که از سال ۱۳۴۷ به جمع نویسندگان مجله «درسهایی از مکتب اسلام» بپیوندم و این همکاری همچنان ادامه دارد.آخرین داستان دینی که در این نشریه وزین مینویسم، درباره صحیفه سجادیه است که تاکنون ۱۷ قسمت آن به چاپ رسیده و پس از آنکه ۲۰ شماره از آن به چاپ رسید، انشاءالله مانند همیشه بهصورت کتاب منتشر خواهم کرد.
افتخار میکنم که تاکنون سه جلد کتاب درباره زندگانی امام حسین (ع) و واقعه جانگداز عاشورا از من منتشر شده است. نخستین کتاب درباره عاشورا را انتشارات نسل جوان قم در سال ۱۳۵۲ با مقدمه آیتالله ناصر مکارم شیرازی منتشر کرد.
بههرحال تا هفت سال پیش، یکی از آرزوهای من رفتن به کاظمین، سامرا، کربلا و نجف بود. آن زمان این آرزو برآورده شد و همراه با همسرم به عراق رفتیم، اما متاسفانه نتوانستیم به سامرا برویم. سفر به کاظمین و کربلا و نجف، عشق من به اهلبیت (ع) را به اوج رساند. امسال یکبار دیگر به این سعادت رسیدم و همراه با همسر و پسر و عروسم، بار دیگر به عراق رفتیم. بار دیگر زیارت امامان شیعه، عشق من را به اوج رساند و خوشبختانه جمعیت ایرانیان اینبار بسیار بسیار زیاد بود و مشاهده آن همه ایرانی که با شوق فراوان به سوی زیارتگاهها میرفتند، من را به اوج خوشحالی میرساند.
این سفر برای من و خانوادهام بسیار لذتبخش بود؛ اما در این سفر، یک کمبود موجب گلهمندی من شد که این کمبود در هر چهار شهری که رفتیم وجود داشت. پس از زیارت، به سوی کتابفروشیها میرفتیم. در این کتابفروشیها، تعداد زیادی کتاب به زبان عربی با موضوعاتی همچون دفاع از اسلام راستین و تشیع علوی وجود داشت که از دیدن آنهمه کتاب بسیار خوشحال شدم، اما متاسفانه در هیچیک از کتابفروشیها، حتی یک جلد کتاب به زبان فارسی ندیدم. این کمبود به راستی برایم شگفتانگیز بود. در ایران در مراجعه به کتابفروشیها و یا هنگام برگزاری نمایشگاههای کتاب، با صدها کتاب دینی به زبان عربی مواجه میشویم و گاهی برحسب نیاز این کتابها را خریداری و از محتوای آنها برای نگارش و تالیف کتابهای خود استفاده میکنم.
آنچه که موجب حیرت من شد آن بود که چرا در کتابفروشیهای شهرهای کاظمین، سامرا، کربلا و نجف،حتی یک کتاب دینی فارسی را ندیدم. درحالیکه پیوسته به عشق و علاقه و اشتیاق ایرانیان برای سفر به این شهرها و زیارت حرمهای امامان شیعه افزوده میشود. امسال هم شاهد جمعیت عظیم شیفتگان ایرانی در سفر به عراق بودیم و بدون تردید اگر در هریک از شهرها، کتابفروشیهایی برای عرضه کتابهای دینی فارسی وجود داشته باشد، بسیار مفید و ضروری است و حتی از دیدگاه من یک واجب شرعی است. |