توصیه‌های نویسندگی خبرنگار نویسنده آمریکایی/ صحنه‌های طلایی و چیزهای دیگر

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از پابلیشرزویکلی، مارک بودن خبرنگار مجله آتلانتیک و نویسنده کتاب‌های بسیاری است ولی بیشتر به خاطر نوشتن کتابی درباره گزارش دستگیری پابلو اسکوبار قاچاقچی بزرگ کلمبیایی مشهور شده است. هرچند بیشتر گزارش‌های بودن در مجله درباره مسائل سیاسی نوشته می‌شود ولی کتاب‌های ژانر جنایی وی طرفداران بسیاری دارند. او روش خاصی در روایت داستان های جنایی و کارآگاهان دارد که سبک خاصی در نویسندگی او ایجاد کرده است. او گزارش‌های سیاسی و داستان را با هم تلفیق می‌کند و برای نویسنده‌های تازه‌کار نیز توصیه‌هایی دارد که می‌تواند برای هر نویسنده‌ای که می‌خواهد نوشتن را شروع کنید مفید خواهد بود:
 
۱٫ چیزهای دیگری بدانید.
شاید کمی عجیب باشد ولی نویسنده باید نسبت به دیگران چیزهای بیشتری بداند. یعنی شما باید در کتاب درباره چیزی یا موضوعی بنویسید که دیگران اطلاعی از آن ندارند. این همان گزارش نویسی توسط خبرنگاران است که وقتی در داستان می‌آید جذاب می‌شود. به طور کلی گزارش نویسی کار جذابی است. در زندگی حرفه‌ای من این گزارش‌ها همیشه وجود داشتند و وقتی آدم‌های جدیدی ملاقات می‌کنید مطالب بیشتری برای نوشتن گزارش وجود دارد در غیر این صورت باید انگشت بمکید و منتظر بمانید چیزی درون ذهنتان وارد شود. پس بهتر است از اینترنت یا هر وسیله دیگر برای دانستن قصه مردمان دیگر استفاده کنید.
 
۲٫ بدانید چه کار می‌کنید.
اگر از قبل ندانید سعی دارید درباره چه چیزی بنویسید مطمئن باشید خواننده نیز از نوشته‌هایتان چیزی نخواهد فهمید. آیا یک داستان می‌نویسید یا یک گزارش سیاسی؟ یک مصاحبه پیاده می‌کنید یا سعی دارید یک یادداشت بنویسید؟ هر کدام از این اهداف و موضوعات نیاز به قالب‌های خاصی دارد که باید از قبل خودتان را در چارچوب‌ آنها آماده کنید. من خودم وقتی برای روزنامه می‌نویسم پاسخ این سوالات روشن است و نوشته‌ها باید بدون ابهام تنها به مقصد فکر کنند. ولی وقتی قرار است یک داستان نوشته شود، نیاز به فضاسازی بیشتری وجود دارد. شخصیت‌پردازی لازم است و گفتگوها باید متناسب با ابتدا و انتهای داستان باشد. برای این کار بهتر است خلاصه‌ای از داستان را در ذهن خود مرور کنید و کلمات بعدی داستان خودش می‌آید.
 
۳٫ بازنویسی کنید و بازنویسی…
من شانس زیادی داشتم که در زندگی شخصی با تعداد زیادی ویراستار دوست بودم. اکثر آنها در کار خود حرفه‌ای بودند. به واسطه آنها در نوشتن داستان عادت دارم همیشه نوشته‌ها را بازنویسی کنم. جمله‌های بازنویسی شده بعدی به طور حتم بهتر از قبلی‌هاست. مثل فشردن یک اسفنج پر از آب است که وقتی آب اضافی‌اش گرفته می‌شود سبک و سرحال می‌شود.
 
۴٫ خودتان باشید.
رایج‌ترین اشتباه اکثر نویسنده‌های تازه‌کار تقلید و به قول خودشان الهام گرفتن از نویسند‌ه‌های بزرگ است ولی یادتان باشد خواننده‌ها داستان‌های این نویسنده‌های بزرگ را خوانده‌اند و اگر داستان شما شبیه آنها باشد به طور حتم مردود خواهد شد. بهترین صدا، صدای خودتان است. به همان شیوه‌ای بنویسید که صحبت می‌کنید. سعی نکنید طرز صبحت دیگران را بنویسید. به جای استفاده از لغات ادبی نویسنده‌های بزرگ از لغات ساده خودتان استفاده کنید تا ببینید همیشه لغات سخت و ادبی زیبا نیستند.
 
۵٫ صحنه‌های طلایی
مهم نیست درباره چه چیزی می‌نویسید. سعی کنید هر موقع که توانستید از صحنه‌های موجود استفاده کنید. نمایش‌نامه نویس‌ها همیشه به صحنه توجه دارند و دیالوگ‌های خود را بر اساس صحنه‌های داخلی و خارجی و هر صحنه دیگری تنظیم می‌کنند. فکر نکنید در داستان صحنه مهم نیست. وقتی نتوانید صحنه را برای خواننده تفسیر و نمایش بدهید، نوشته‌هایتان تاثیرگذاری خوبی نخواهند داشت. نویسنده‌ها بهترین جملات خود را در صحنه‌های طلایی خلق می‌کنند. یعنی برای یک نمایش خوب باید صحنه را از قبل آماده کنید. به همان اندازه صحنه‌سازی و به قول تئاتری‌ها دکور خوب روی خواننده تاثیر بیشتری دارد.
این مطالب را به اشتراک بگذارید: