به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان، رمان «غروب پروانه» اثر نویسنده کرد، بختیار علی در نشستی با عنوان «روایت دیگری از عشق» که با حضور مریوان حلبچهای، مترجم اثر و ارسطو میرانی منتقد ادبی در محل کتابفروشی خانه کتاب گرگان برگزار شد، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای برنامه مریوان حلبچهای، نویسنده و مترجم ادبیات کردی، ضمن ابراز خرسندی از برپایی این نشست و نیز حضورش در شهر گرگان، زندگی و نیز جهان فکری «بختیار علی» را برای حاضران در برنامه و دوستداران ادبیات کردی تشریح کرد.
وی رمان «غروب پروانه» را نقطه عطفی در ادبیات کردی قلمداد کرد که خیلی زود مورد استقبال خوانندگان و منتقدین قرارگرفته است و افزود: این رمان شامل ۲۲ بخش و یک قسمت پایانی بوده که نامش ارجاعی به غروبی است که در آن «پروانه» و دوستش «مدیا» توسط افرادی اعدام میشوند.
«غروب پروانه» در کشاکشی میان باورمندی و بیباوری است
حلبچهای اظهار کرد: رمان «غروب پروانه» جنگی است بین زیبایی و زشتی، باور و بیباوری، فردگرایی و تن ندادن به گفتمان جامعه مردسالار و سنتی است که از این راه به اندیشه انسانی صلحطلبانه و نگاه انتقادی به زندگی و اعمال انسان امروز گریز میزند.
وی، بختیار علی را نویسندهای دانست که مرز رؤیا و واقعیت را درمینوردد و در مرز بین حقیقت و جادو، داستان خود را بیان میکند و گفت: خود موضوع عشق در این اثر موضوعی است که خود در مرز میان خیال و واقعیت قرار دارد و نویسنده از زبان شخصیتهایش این مرز خیالی عشق را توصیف میکند.
این نویسنده و مترجم جوان، یادآور شد: «غروب پروانه» داستانی درباره عشق و رنجهای آن است که با یک غروب جادویی و فضای جادویی تیره آغاز میشود و با غروبی جادویی و تیره نیز به پایان میرسد.
در ادامه برنامه «ارسطو میرانی» عضو هیات علمی و مدرس دانشگاه و منتقد ادبی که این رمان را از منظر «روانشناختی عشق» بررسی و تحلیل کرده بود، با طرح پرسشی اظهار کرد: «آرون بک» بنیانگذار شناختدرمانی معتقد است: یکی از عجایب و اسرار جامعه ما این است که عشق میتواند انسانها را به اوج برساند، چگونه میتواند باعث سقوط آنها هم بشود و در پشت سر خود غبار ناامیدی، خشم و بیزاری را بهجا بگذارد. زوجی که یک زندگی پر از هیجان در کنار یکدیگر را برای خود پیشبینی کردهاند، چگونه کارشان به بیتفاوتی و کسالت میکشد؟
وی ادامه داد: «غروب پروانه» روایت عشقهایی است که با امید آغاز میشوند و به نومیدی و بیزاری و تنهایی میانجامند.
این مدرس دانشگاه، افزود: بختیار علی با ساختن سرزمینی برای عاشقان، ما را به تأمل درباره عشق و پرسیدن از علل بدفرجامی عشق در جهان معاصر وامیدارد؛ مطالب مرتبط با عشق در کتاب را میتوان در دو دستهی رابطههای عاشقانهای که نشان داده میشود و آنچه عاشقان درباره عشق میگویند، طبقهبندی کرد.
ارسطو میرانی، تصریح کرد: نخستین نکتهای که توجه خواننده «غروب پروانه» را به خود جلب میکند، تنوع عشقهای مطرحشده در آن است؛ بختیار علی خواننده را متوجه این واقعیت میکند که تصور قالبی و کلیشهای که از عشق وجود دارد و به انتظارات انسانهای معاصر و ارزشیابیهای آنها از عشق شکل میدهد، فقط یک تصور است، عشق رنگهای گوناگون دارد و عشقورزی هرکس متناسب و برآمده از شخصیت اوست.
وی ادامه داد: وقتی با نگرشی دقیقتر به جزئیات رابطه عاشقان میاندیشیم، متوجه این واقعیت میشویم که در اکثر موارد این رابطه اصلاً عشق نیست و با هیچیک از تعاریف عشق همخوان نیست. جالب آنکه خود شخصیتها نیز به همین واقعیت پی میبرند. همانطور که فریدون، از شخصیتهای اصلی داستان، میگوید: برخی از افراد هرگز عاشق نبودهاند، اما فکر میکنند عاشق هستند. این زندگی را جهنم میکند.
هر انتظاری را نباید از عشق داشت
این منتقد ادبی، افزود: پرسش مهم دیگری که در رمان «غروب پروانه» درباره عشق مطرح میشود، رابطه عشق و معنای زندگی است؛ طبق یک دیدگاه عشق خود معنای زندگی است و با عشق سرچشمه همه کمالات آدمی و همان چیزی است که به زندگی ارزش میدهد.
وی در خاتمه یادآور شد: طبق دیدگاهی دیگر «انسان فقط با عشق زندگی نمیکند، عشق ضعیفتر از آن است که شکلی به این جهان ببخشد». گناه ما این است که چیز بیشتری از عشق میخواهیم، میخواهیم عشق پل میان ما و خدا باشد، پل میان ما و میهن، رستگارکننده ما از بیرازی شهرها، از سردی ادیان، از خستگی درون کشتزارها و کارگاهها، از دربهدر شدنمان در دنیا و از بیگانگی و حاشیهنشین بودنمان در جهان، باشد.
در بخش پایانی این نشست، پس از خواندن سطوری از این کتاب توسط مترجم، جشن امضا کتاب «غروب پروانه» و چند کتاب دیگر با ترجمه مریوان حلبچه ای از جمله «حصار و سگهای پدرم» به قلم شیرزاد حسن، «آخرین انار دنیا» و «جمشید خان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد» به قلم بختیار علی به درخواست حاضران برپا شد.
یادآوری میشود رمان «غروب پروانه» به قلم بختیار علی در ۲۷۲ صفحه به همت نشر نیماژ در قطع رقعی منتشر شده است. |