صنایع دستی هند

نویسنده
نسرین میرزالو
مترجم
----------
تعداد صفحات
256 صفحه
سال نشر
1398
قطع
رقعی
ناشر
بوکتاب
شابک
978-622-6518-17-8
قیمت
300000 ریال

صنایع دستی هند

مقدمه

در سلسله مباحث پیش رو به بررسی وضعیت صنایع دستی در چند کشور مهم و منتخب آسیایی می‌پردازیم. در این بخش وضعیت صنایع دستی هند را بررسی میکنیم که یکی از سه قطب برتر صنایع دستی در جهان است.

بررسی وضعیت صنایع دستی هند

بر اساس شواهد و مدارک موجود، شبه قاره‌ی هند وارث یکی از تمدن‌های کهن در دره‌ی رودخانه سند می‌باشد. شهرهای باستانی “موهنجودارو و هاراپا” در غرب شبه قاره کانون تمدنی پنج هزار ساله بوده که هم عصر با تمدنهای درّه‌ی نیل در مصر و جلگه‌ی بین النهرین یعنی تمدنهای کلده و آشور، بابل و ایلام می‌باشد. بر اساس ابزار و شباهت‌های موجود میان برخی آثار کشف شده در این دو منطقه که بیش از دو هزار و پانصد کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند، این واقعیت محرز گردیده که میان این دو کانون تمدن اولیه، از طریق فلات ایران، ارتباط و مبادلاتی وجود داشته است. علاوه بر این، آثار به دست آمده از غار معروف آجانتا در جنوب هند – مربوط به دو هزار سال پیش – حاکی از تسلط و مهارت کم نظیر هنرمندان هندی در ساخت آثار استثنایی می‌باشد. این پشتوانه‌ی تاریخی همراه با تنوع نژادی، قومی، مذهبی و به تبع آن گوناگونی عادات و سنت‌های رایج در این سرزمین موجب گردیده که صنایع دستی به صورت گسترده، ریشه دار و پویا در کشور هند همچنان استمرار یابد.

وجود ادیان مختلف هندو، برهمایی، بودایی و اسلام هریک با نمادها و مظاهر فکری و اعتقادی خاص خود به غنای فرهنگی این کشور کمک شایانی کرده‌اند. در این میان به جرأت می‌توان گفت با آنکه تعداد مسلمانان هند تنها حدود ۱۰ درصد کل جمعیت آن کشور را تشکیل می‌دهد، ولی سهم مسلمانان در اعتلای فرهنگی هند با ۹۰ درصد بقیه‌ی نفوس که متعلق به سایر ادیان و مذاهب می‌باشند، برابر است. در قرن دوم هجری یکی از سرداران مسلمان به نام محمد بن قاسم برای نخستین بار از طریق دریا و در نزدیکی بندر کراچی کنونی وارد شبه قاره‌ی هند شده و بعدها نیز چندین بار در قرن‌های یازدهم و چهاردهم میلادی از طریق ایران و افغانستان یورش‌هایی به هند شده بود ولی اشاعه‌ی فرهنگ و تمدن اسلامی عملاً در قرن شانزدهم میلادی از طریق تأسیس سلسله‌ی گورکانی مغول توسط ظاهرالدین محمد بابر در سال ۱۵۲۶ میلادی تحقق پذیرفت.

نفوذ و استقرار هنر و فرهنگ اسلامی که عمدتاً رنگ ایرانی داشت، سرآغاز تحولی شگرف در فنون و شیوه‌های ساخت و تنوع فوق العاده‌ی طرح‌ها و نقوش رایج در تولید صنایع دستی این کشور گردید. اقتباس از سبک‌ها و طرح‌های ایرانی علاوه بر معماری، در رشته‌های مختلف نظیر مینیاتور، خاتم سازی، قالیبافی، کاشی و سرامیک که با اعزام هنرمندان و صنعتگران ایرانی صورت گرفت، مکتب جدیدی را در قلمرو هنرهای اسلامی در شبه قاره‌ی هند پی ریزی نمود.

پس از این دوران طلاییِ تقریبا ۲۵۰ ساله، در پی نفوذ اروپاییان و بالاخره تسلط انگلیسی‌ها بر شبه قاره، صنایع دستی و هنرهای سنتی تدریجاً رو به انحطاط نهاد. علت این امر آن بود که از یکسو بر اثر قطع حمایت و تشویق حکمرانان مغول از صنعتگران هندی و از سوی دیگر تلاش انگلیسی‌ها جهت ایجاد بازار فروش برای تولیدات انبوه خود در پی انقلاب صنعتی، صنعتگران و به ویژه بافندگان منسوجات دستباف هند نه تنها بازارهای خارجی خود را از دست دادند، بلکه در داخل کشور هم با رقابت کالاهای ارزان قیمت انگلیسی مواجه گردیدند. البته وسعت سرزمین، کثرت جمعیت و مهم‌تر از همه بافت سنتی حاکم بر زندگی اجتماعی و اقتصادی هند از جمله عواملی بود که مانع نابودی بسیاری از رشته‌های صنایع دستی در این کشور گردید. استقلال مجدد هند در سال ۱۹۵۰ میلادی و تقویت احساسات ملی و احیاء ارزش‌های گذشته موجب شد تا جان دوباره‌ای در کالبد بیمار صنایع دستی هند دمیده شود. به این صورت نقصانی که از نظر حمایت و تشویق هنرمندان و صنعتگران طی مدت دو قرن پدید آمده بود، با ایجاد ساختارهای جدید برطرف گردید.

این مطالب را به اشتراک بگذارید:

One comment on “صنایع دستی هند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *